کنایه از کاری که مردم بدان پی نبرند . وسیل. فریب دادن و گمراه ساختن . نعل وارونه .
نعل وارون
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
نعل وارون. [ ن َ ل ِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از کاری که مردم بدان پی نبرند. ( انجمن آرا ). وسیله فریب دادن و گمراه ساختن. نعل وارونه. رجوع به نعل وارونه شود :
عشق خوش دارد مرا بهر فریب دیگران
پیش پای ساده لوحان نعل وارونش منم.
عشق خوش دارد مرا بهر فریب دیگران
پیش پای ساده لوحان نعل وارونش منم.
صائب.
کلمات دیگر: