کلمه جو
صفحه اصلی

تکرج

فرهنگ فارسی

کره گرفتن

لغت نامه دهخدا

تکرج. [ ت َ ک َرْ رُ ] ( ع مص ) کره گرفتن. ( تاج المصادر بیهقی ). تباه شدن نان و سبز گردیدن و کره برآوردن آن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). متغیر شدن لون و بوی و مزه طعام یا چیزی دیگر و این مصدر جعلی است از کرج که معرب کره باشد و کره به فتحتین و کاف عربی سبزی یا مثل پنبه چیزی که در ایام برسات بر آچار و غیره پیدا آید، به هندی پهپوندی گویند. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). مصدری منحوت از کره فارسی بمعنی کپک و کفک و کپره... تباه شدن و سبز گردیدن و کره برآوردن نان از دیرماندگی. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).

پیشنهاد کاربران

تکرج:[ اصطلاح طب سنتی ]به فارسی پادر گویند و آن متغیر شدن طعم است یا بو یا هر دو .


کلمات دیگر: