برابر پارسی : دو برابر، دوبخش، دولا
دوبل
برابر پارسی : دو برابر، دوبخش، دولا
فارسی به انگلیسی
double
فرهنگ فارسی
دولا، دوبرابر، مضاعف، نسخه دوم، رونوشت
دو برابر مضاعف دو چندان .
دو برابر . مضاعف . دو چندان .
دو برابر مضاعف دو چندان .
دو برابر . مضاعف . دو چندان .
فرهنگ معین
(دُ بَ ) (ص . ) بی وفا.
(دَ یا دُ بَ ) [ ع . ] (اِ. ) ۱ - خوک نر. ۲ - خر کوچک اندام .
[ فر . ] (ص . ) دو برابر، مضاعف .
(دَ یا دُ بَ ) [ ع . ] (اِ. ) ۱ - خوک نر. ۲ - خر کوچک اندام .
[ فر . ] (ص . ) دو برابر، مضاعف .
(دُ بَ) (ص .) بی وفا.
(دَ یا دُ بَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - خوک نر. 2 - خر کوچک اندام .
[ فر . ] (ص .) دو برابر، مضاعف .
لغت نامه دهخدا
دوبل . (فرانسوی ، ص ) دوبرابر. مضاعف . دوچندان .
دوبل . [ ب َ ] (ص ) بی وفا و بی حقیقت را گویند. (برهان ) (از آنندراج ) (ازفرهنگ جهانگیری ). خائن . (ناظم الاطباء) :
تن دوبل و بیوفاست ای خواجه
چندین مطلب مراد از این دوبل .
رجوع به دوربل شود.
تن دوبل و بیوفاست ای خواجه
چندین مطلب مراد از این دوبل .
ناصرخسرو (از آنندراج ).
رجوع به دوربل شود.
دوبل. ( فرانسوی ، ص ) دوبرابر. مضاعف. دوچندان.
دوبل. [ ب َ ] ( ص ) بی وفا و بی حقیقت را گویند. ( برهان ) ( از آنندراج ) ( ازفرهنگ جهانگیری ). خائن. ( ناظم الاطباء ) :
تن دوبل و بیوفاست ای خواجه
چندین مطلب مراد از این دوبل.
دوبل. [ دَب َ ] ( ع اِ ) خر ختایی. ( یادداشت مؤلف ). خربچه یا خر ختایی خرداندام. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). خردخر. ( مهذب الاسماء ). || بچه خوک. خوک بچه. ج ، دوابل. ( یادداشت مؤلف ). خوک یا خوک نر یاخوک بچه. ( از آنندراج ) ( منتهی الارب ). بچه خوک. ( مهذب الاسماء ). || گرگ سیاهی آمیخته به سپیدی. ( از آنندراج ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || روباه. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).
دوبل. [ ب َ ] ( ص ) بی وفا و بی حقیقت را گویند. ( برهان ) ( از آنندراج ) ( ازفرهنگ جهانگیری ). خائن. ( ناظم الاطباء ) :
تن دوبل و بیوفاست ای خواجه
چندین مطلب مراد از این دوبل.
ناصرخسرو ( از آنندراج ).
رجوع به دوربل شود.دوبل. [ دَب َ ] ( ع اِ ) خر ختایی. ( یادداشت مؤلف ). خربچه یا خر ختایی خرداندام. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). خردخر. ( مهذب الاسماء ). || بچه خوک. خوک بچه. ج ، دوابل. ( یادداشت مؤلف ). خوک یا خوک نر یاخوک بچه. ( از آنندراج ) ( منتهی الارب ). بچه خوک. ( مهذب الاسماء ). || گرگ سیاهی آمیخته به سپیدی. ( از آنندراج ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || روباه. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).
دوبل . [ دَب َ ] (ع اِ) خر ختایی . (یادداشت مؤلف ). خربچه یا خر ختایی خرداندام . (آنندراج ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). خردخر. (مهذب الاسماء). || بچه خوک . خوک بچه . ج ، دوابل . (یادداشت مؤلف ). خوک یا خوک نر یاخوک بچه . (از آنندراج ) (منتهی الارب ). بچه خوک . (مهذب الاسماء). || گرگ سیاهی آمیخته به سپیدی . (از آنندراج ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || روباه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
فرهنگ عمید
بی‌وفا و بی‌حقیقت: ◻︎ تن دوبل و بیوفاست ای خواجه / چندین مطلب مراد از این دوبل (ناصرخسرو۱: ۳۱۸).
بی وفا و بی حقیقت: تن دوبل و بی وفاست ای خواجه / چندین مطلب مراد از این دوبل (ناصرخسرو۱: ۳۱۸ ).
۱. دوبرابر، مضاعف.
۲. (اسم ) بخش دولایۀ لباس که در هنگام دوختن، روی خودش تازده و دوخته شده باشد.
۳. (ورزش ) ویژگی بازی تنیس، پینگ پونگ، یا بدمینتون که در آن ها هر تیم به جای یک بازیکن، دو بازیکن را وارد زمین می کند و بازی چهارنفره اجرا می شود.
۱. دوبرابر، مضاعف.
۲. (اسم ) بخش دولایۀ لباس که در هنگام دوختن، روی خودش تازده و دوخته شده باشد.
۳. (ورزش ) ویژگی بازی تنیس، پینگ پونگ، یا بدمینتون که در آن ها هر تیم به جای یک بازیکن، دو بازیکن را وارد زمین می کند و بازی چهارنفره اجرا می شود.
۱. دوبرابر؛ مضاعف.
۲. (اسم) بخش دولایۀ لباس که در هنگام دوختن، روی خودش تازده و دوخته شده باشد.
۳. (ورزش) ویژگی بازی تنیس، پینگ‌پونگ، یا بدمینتون که در آن‌ها هر تیم به جای یک بازیکن، دو بازیکن را وارد زمین می‌کند و بازی چهارنفره اجرا می‌شود.
دانشنامه عمومی
دوبل (به آلمانی: Dobl) یک منطقهٔ مسکونی در اتریش است که در گراتس اومگبونگ واقع شده است. دوبل ۱۳٫۷۶ کیلومتر مربع مساحت دارد ۳۶۲ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
فهرست شهرهای اتریش
فهرست شهرهای اتریش
wiki: دوبل
پیشنهاد کاربران
دوبل ( Double ) : [اصطلاح بدمینتون] مسابقه ای که در هر طرف آن 2 بازیکن حضور دارند.
دوگانه
⏪دوبخشی
برابر پارسی
⏪دوبرابر
برابر پارسی
⏪دوبرابر
کلمات دیگر: