مترادف ترور کردن : کشتن، سوء قصد کردن
ترور کردن
مترادف ترور کردن : کشتن، سوء قصد کردن
فارسی به انگلیسی
to assassinate, to shoot up
فارسی به عربی
ارهب , اغتل
مترادف و متضاد
کشتن، سوءقصد کردن
ترساندن، ترور کردن، ارعابگری کردن
کشتن، سربه سر کردن، ترور کردن، بقتل رساندن
فرهنگ فارسی
← به قتل رساندن
قتل سیاسی با اسلحه ٠
لغت نامه دهخدا
ترور کردن. [ ت ِ رُرْ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) قتل سیاسی با اسلحه. و رجوع به ترور شود.
فرهنگستان زبان و ادب
[علوم سیاسی و روابط بین الملل] ← به قتل رساندن
کلمات دیگر: