کلمه جو
صفحه اصلی

تدوین


مترادف تدوین : تالیف، تهیه، گردآوری، مدون سازی، تالیف کردن، جمع کردن، گردآوری کردن، مدون ساختن

برابر پارسی : گردآوری، فراهم آوری، فراهم کردن، نگارش

فارسی به انگلیسی

composition, formulation, preparation, collection, compilation

collection, compilation


composition, formulation, preparation


مترادف و متضاد

codification (اسم)
رمزی کردن، تدوین، قانون نویسی، وضع قوانین، جمع و تدوین قوانین

تالیف، تهیه، گردآوری، مدون‌سازی


تالیف کردن، جمع کردن، گردآوری کردن، مدون ساختن


۱. تالیف، تهیه، گردآوری، مدونسازی
۲. تالیف کردن، جمع کردن، گردآوری کردن، مدون ساختن


فرهنگ فارسی

اشعاریام البی رایک جاجمع کردن، ثبت کردن، فراهم
۱- ( مصدر ) گرد آوردن فراهم آوردن چیزی ( مانند شعرنثر و غیره ) . ۲- تالیف کردن . ۳- ( اسم ) گرد آوری . ۴- تالیف . جمع : تدوینات .
در دیوان نبش . یا نام کسی را در دیوان سپاهیان نوشتن . یا ترتیب دادن دیوان را . فراهم آوردن دیوان را . یا ترتیب و تالیف و فراهم آوردگی . جمع نمودن و تالیف کردن .

عمل برش و پیوند و سر هم کردن تکه‌فیلم‌های فیلم‌برداری‌شده، براساس یک طرح مشخص


فرهنگ معین

(تَ ) [ ع . ] ۱ - (مص م . ) فراهم آوردن . ۲ - تألیف کردن . ۳ - (اِمص . ) گردآوری . ۴ - تألیف .

لغت نامه دهخدا

تدوین. [ ت َدْ ] ( ع مص ) در دیوان نبشتن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ). || نام کسی را در دیوان سپاهیان نوشتن. ( اقرب الموارد ). || ترتیب دادن دیوان را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). فراهم آوردن دیوان را. ( اقرب الموارد ) ( المنجد ). || ترتیب و تألیف و فراهم آوردگی. ( ناظم الاطباء ). جمع نمودن وتألیف کردن. ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ) :
اجسام ز اجرام و لطافت ز کثافت
تدوین زمین را و تداویر زمان را.
ناصرخسرو.

فرهنگ عمید

۱. اشعار یا مطالبی را در یک دفتر جمع کردن، دیوان ساختن.
۲. چیزی در دیوان ثبت کردن.
۳. فراهم آوردن و تٲلیف کردن.
۴. (سینما ) کنار هم چیدن بخش های فیلم برداری شده برای تنظیم کردن آن ها بر اساس فیلم نامه.

دانشنامه عمومی

تدوین فیلم (انگلیسی: Film editing) یکی از مراحل آخر فیلم سازی است که در پس تولید فیلم انجام می شود و طی آن از انتخاب و پیوند نماهای موجود در فیلم خام (footage) و تبدیل آن ها به سکانس برای رسیدن به فیلم نهایی بهره گرفته می شود. در دنیای فیلم «تدوین» همان نقش ذهن را در واقعیت به عهده دارد. بدین معنی که آنچه پنهان است، آشکار می کند و آنچه آشکار است اما نیازی به دیدن آن نیست، پنهان؛ یعنی انتخابِ بهترین تصویر برای دیدن. این مرحله شامل: گزینش نماها و اندازه آنها، ردیف کردن نماها، صحنه ها و سکانس ها پشت سر هم، مخلوط کردن تمام صداها و تعیین میزان بلندی آنها و در نهایت در هم آمیختن و هم گاه کردن صدای نهایی با تصویر است. این کارها به وسیله، استفاده از فیلم نامه دکوپاژ شده، قوانین و اصول فیلم سازی و ذوق هنری و خلاقیت تدوین گر، انجام می شود. اگرچه به این مرحله، مونتاژ و ادیت هم گفته می شود، اما تدوین وجه هنری این مرحله است و مونتاژ و ادیت بیشتر به معنی استفاده از ابزار است.
تدوین در سینما معمولاً بر عهدهٔ فردی غیر از فیلمساز است، اما گاه فیلمسازان مؤلفی همچون کوروساوا و بهرام بیضایی و برادران کوئن خود تدوین فیلم هاشان را برعهده داشته اند. امروزه با پیشرفت هایی که در عرصه تکنولوژی ویدئو و کامپیوتر رخ داده، کار تدوین گر، انعطاف، سرعت، دقت و سهولت بیشتری یافته است.

فرهنگ فارسی ساره

فراهم آوری، گردآوری، فراهم کردن


فرهنگستان زبان و ادب

{editing} [سینما و تلویزیون] عمل برش و پیوند و سر هم کردن تکه فیلم های فیلم برداری شده، براساس یک طرح مشخص

پیشنهاد کاربران

این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:
مَنژوس ( سنسکریت: مَنجوسَ )
سامْوید sãmvid ( سنسکریت: سامَوِدَ sãmaveda )
بانداگ ( سنسکریت: بْهانداگارَ )

compilation


کلمات دیگر: