کلمه جو
صفحه اصلی

قوانین


برابر پارسی : آساها

فارسی به انگلیسی

laws, statutes, (parliamentary) acts, rules


مترادف و متضاد

provision (اسم)
ماده، شرط، بند، قید، اغذیه، علوفه، توشه، تهیه، قوانین، تدارک، شرط کردن

pandect (اسم)
حقوق مدنی روم قدیم، قوانین

فرهنگ فارسی

جمع قانون

فرهنگ معین

(قَ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ قانون .

لغت نامه دهخدا

قوانین. [ ق َ ] ( ع اِ ) ج ِ قانون. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ) :
نندیشم از ملوک و سلاطینش
دیگر کنم رسوم و قوانینم.
ناصرخسرو.
رجوع به قانون شود.

فرهنگ عمید

= قانون۱

قانون۱#NAME?


دانشنامه عمومی

قوانین (افلاطون). قوانین یا نوامیس یا دادها مفصل ترین و به گمان بسیاری از پژوهندگان شاید آخرین رسالهٔ افلاطون است که پس از سال ۳۵۰ پیش از میلاد در سال های آخر زندگی افلاطون نگاشته شده است.
بنونیست، امیل. دین ایرانی. تهران: انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۵۴
موضوع این کتاب مانند کتاب جمهور گفتگو دربارهٔ مسایل سیاسی و بازنمایی پندار افلاطون دربارهٔ قانون و داد است و شاید آخرین نظرهای حکیم را دربارهٔ شهر خوبان یا مدینه فاضله شامل است. در مقام مقایسه با عقاید افلاطون دربارهٔ سیاست و کشورداری و دیگر رسم ها و آیین ها که در کتاب جمهوری آمده محتوای کتاب دادها نشان می دهد که افکار و پندار افلاطون در سال های فرجامین زندگیش تغییر و دگرگونی پذیرفته و گونهٔ متفاوتی به خود گرفته است. در این کتاب به جای تأکید فراوان دربارهٔ آموختن حکمت و فلسفه، اهمیت و والایی اخترشناسی و ستاره شناسی یادآوری شده است که همه مردمان در شهر باید دانش نجوم فراگیرند. در این کتاب هم چنین برخلاف رساله های جمهور و مرددیوانی دربارهٔ اهمیت قانون و داد فراوان سخن رفته و بجای فلسفه به دین و آیین اهمیت بیشتر داده شده است.
در کتاب دادها در چندین مورد اشاراتی آمده است که باوری افلاطون را به بن بد و وجود شر در گیهان و هستی می رساند و با توجه به این اشاره ها برخی از پژوهندگان دربارهٔ احتمال آشنایی افلاطون با تعلیمات مغان و تأثیر باورهای ثنوی ایرانی بر روی افکار و اندیشه های فلسفی او رای داده اند که بطورکلی درست می نماید ولی باید توجه داشت که افلاطون به هنگام توجیه وجود شر در جهان بدی و پلیدی را ساخته و پرداختهٔ یک بن واحد و دیرین مانند اهریمن در مزدیسنا نمی پندارد بلکه پتیارگی و شر را از یک یا چندین مینو و شبح ناشی می داند و در مقابل نظم و تناوب گردش ستارگان آهنگینی و موزونی و به آیینی گیهان را به یک مینوی نیک نسبت می دهد.

(پهلوی) دادها.


فرهنگ فارسی ساره

آساها


پیشنهاد کاربران

Laws

ترتیبات


کلمات دیگر: