کلمه جو
صفحه اصلی

دومین


برابر پارسی : دومین

فارسی به انگلیسی

second, secondary, the second

the second


second, secondary


فرهنگ فارسی

( صفت ) در مرحله دوم دومی .

لغت نامه دهخدا

دومین. [ دُ وُ ] ( ص نسبی ، اِ ) دویمین. ( ناظم الاطباء ). دومی. که در مرتبه دوم قرار دارد. ( یادداشت مؤلف ) :
چندانکه نگه می کنم ای رشک پری
بار دومین ز اولین خوبتری.
سعدی.
و رجوع به دوم و دومی شود.

گویش مازنی

/doomyan/ خرده برنج – نیم دانه

خرده برنج – نیم دانه



کلمات دیگر: