کلمه جو
صفحه اصلی

خطیئه


مترادف خطیئه : اثم، اشتباه، تقصیر، خبط، خطا، سهو، گناه، لغزش

متضاد خطیئه : حسنه

مترادف و متضاد

اثم، اشتباه، تقصیر، خبط، خطا، سهو، گناه، لغزش ≠ حسنه


فرهنگ فارسی

( اسم ) گناه خطا . جمع : خطیئات خطایا .

فرهنگ معین

(خَ ئِ ) [ ع . خطیئة ] (اِ. ) گناه ، خطا. ج . خطایا.

لغت نامه دهخدا

خطیئة. [ خ َ ءَ ] (ع اِ) گناه یا گناهی که بقصد کنند. (از منتهی الارب ). ذنب . زلت . (یادداشت بخط مؤلف ). ج ، خطیئات ، خطایا. || اندک از هر چیزی . (منتهی الارب ).


( خطیئة ) خطیئة. [ خ َ ءَ ] ( ع اِ ) گناه یا گناهی که بقصد کنند. ( از منتهی الارب ). ذنب. زلت. ( یادداشت بخط مؤلف ). ج ، خطیئات ، خطایا. || اندک از هر چیزی. ( منتهی الارب ).

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی خَطِیئَةً: آلودگی گناه -حالتی است که بعد از ارتکاب کار زشت بدل انسان دست میدهد
ریشه کلمه:
خطء (۲۲ بار)


کلمات دیگر: