کلمه جو
صفحه اصلی

دوما


برابر پارسی : دوم اینکه

فارسی به انگلیسی

secondly

فرهنگ فارسی

شیمی دان فرانسوی ( و. آلس ۱۸٠٠ ف. ۱۸۸۴ م. ) وی وزن اتمی بسیاری از مواد را بدست آورده و درباره الکل آمیلیلک ( الکلی که از تخمیر نشاسته سیب زمینی و مشتقات آن بدست می آید ) بتحقیق پرداخته و از این راه به تتبع دربارفعل و انفعالات شیمیایی خدمت مهمی کرده و نیز قانون مربوط به تبدیل مواد بیکدیگر که زمینه فرضیه جدید اتمی است بوسیله او وضع شده . کتاب وی [[بحث شیمی مربوط به هنرها]] هنوز یکی از عالیترین بناهای علم شیمی بشمار میرود ( عضو آکادمی ) .
( اسم ) مجلس نمایندگان ملت در کشور روسیه .
دریا و آن را دامائ نیز گویند .

فرهنگ معین

[ روس . ] (اِ. )مجلس نمایندگان ملت در کشور روسیه .

لغت نامه دهخدا

دوما. [ دَ وَ / دَ ]( ع اِ ) دریا و آن را داماء نیز گویند. ( آنندراج ).

دانشنامه عمومی

دوما ممکن است به یکی از مواردِ زیر اشاره داشته باشد:
دوما (روسیه)، نامِ مجلسِ روسیهٔ تزاری
منطقة دوما، از تقسیماتِ کشوری سوریه در استانِ ریف دمشق
دوما، میسیسیپی، شهرکی در ایالتِ میسیسیپی کشور ایالات متحده آمریکا
دوما (تانسیلا)، شهری در شهرستانِ تانسیلا در استانِ بانوا در بورکینافاسوی غربی
اندیس کوه دوما، یک اندیسِ فلزی در حوالیِ شهرِ رامشک استان کرمان

(اراکی) دُوما، به معنی عقب، پشت سر.


دانشنامه آزاد فارسی


دوما (Duma)
مجلسی انتخابی در روسیه تا پیش از ۱۹۱۷، که پس از انقلاب کوتاه مدت ۱۹۰۵ چهاربار تشکیل جلسه داد. با توجه به آن که دولت قادر به برآوردن تقاضاهای روبه رشد نبود، دوما تا حد زیادی ناتوان بود. پس از کناره گیری تزار نیکلای دوم، دوما تشکیل دولت موقت را هدایت کرد.

فرهنگ فارسی ساره

دوم اینکه


گویش مازنی

/doomaa/ دامی که در آب بندها و تالاب ها جهت صید پرندگان گذارند

دامی که در آب بندها و تالاب ها جهت صید پرندگان گذارند


پیشنهاد کاربران

من دختری ١٣ ساله هستم وبه همراه دختر عموی مادرم و شوهرش و پسرش ابتین در سوئد ( گوتنبرگ ) زندگی میکنیم ابتین ١٦ ساله است و ما هر وقت بحثمان میشد او به من میگفت دوما یک روز از او پرسیدم دوما به چه معناست گفت به زبان سوئدی به معنای احمق است

در زبان لری بختیاری به داماد
می گویند
Dooma::منتخب اصلی.
. فرد اول مراسم جشن و شادی



دوما در انگلیسی secondly میشود
ک معادل first یا اول است

شکار گاه


کلمات دیگر: