کلمه جو
صفحه اصلی

قنطر


مترادف قنطر : بلا، سختی، محنت، فاخته

مترادف و متضاد

۱. بلا، سختی، محنت
۲. فاخته


فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - بلا داهیه سختی ۲ - فاخته .

فرهنگ معین

(قِ طِ ) [ ع . ] (اِ. )۱ - بلا، سختی . ۲ - فاخته .

لغت نامه دهخدا

قنطر. [ ق ِطِ ] ( ع اِ ) سختی و بلا. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). داهیه. ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به قنطیر شود. || مرغی است مایل بسیاهی که بانگ کند و دبسی نیز خوانند آنرا. ( منتهی الارب )( اقرب الموارد ) ( آنندراج ). فاخته. ( ناظم الاطباء ).

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] تکرار در قرآن: ۴(بار)


کلمات دیگر: