کلمه جو
صفحه اصلی

حمالی


مترادف حمالی : بارکشی، باربری، کار شاق، کار بی اجر و مزد، خرکاری

فارسی به انگلیسی

porterage

مترادف و متضاد

porterage (اسم)
باربری، حمالی، مخارج باربری

بارکشی، باربری


کار شاق


کار بی‌اجر و مزد


خرکاری


۱. بارکشی، باربری
۲. کار شاق
۳. کار بیاجر و مزد
۴. خرکاری


فرهنگ فارسی

شغل و پیش. حمال بار بری .

لغت نامه دهخدا

حمالی. [ ح َم ْما ] ( حامص ) حمالت. حرفه و پیشه حمال :
بهر حمالی خوانند مرا
کآب نیکو کشم و هیزم چست.
خاقانی.
چند حمالی جهان کردن
در زمین حمل زر نهان کردن.
خاقانی.
|| اجرت حمال.

پیشنهاد کاربران

در زبان آذری حمالی در خانه های چوبی به بزرگترین تیر ی گفته می شود که تیر های دیگر سقف روی آن سوار می شوند . امروزه در خانه های تیر آهنی به آن کش گفته می شود.





حمالیدن.


کلمات دیگر: