کلمه جو
صفحه اصلی

خلوت گزیدن


مترادف خلوت گزیدن : خلوت نشینی کردن، منزوی شدن، معتکف شدن، دوری گزیدن، تنهایی اختیار کردن

فارسی به انگلیسی

cloister

مترادف و متضاد

خلوت‌نشینی کردن، منزوی شدن، معتکف شدن


دوری گزیدن، تنهایی اختیار کردن


۱. خلوتنشینی کردن، منزوی شدن، معتکف شدن
۲. دوری گزیدن، تنهایی اختیار کردن


فرهنگ فارسی

عزلت گزیدن انزوائ اختیار کردن

لغت نامه دهخدا

خلوت گزیدن. [ خ َل ْ وَ گ ُ دَ ] ( مص مرکب ) عزلت گزیدن. انزواء اختیار کردن. منزوی شدن. ( یادداشت بخط مؤلف ).


کلمات دیگر: