مترادف دندان گرفتن : خاییدن، گازگرفتن
دندان گرفتن
مترادف دندان گرفتن : خاییدن، گازگرفتن
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
خاییدن، گازگرفتن
فرهنگ فارسی
دندان کشیدن . بر کندن دندان و دور کردن او را .
لغت نامه دهخدا
دندان گرفتن. [ دَ گ ِرِ ت َ ] ( مص مرکب ) دندان کشیدن. برکندن دندان و دورکردن او را. ( آنندراج ). رجوع به دندان کشیدن شود.
- دندان گرفتن از کسی ؛ کشیدن دندان وی. ریختن دندان او. ( از یادداشت مؤلف ). محروم کردن کسی از دندان :
از آن ، دندان ز پیران گردش افلاک می گیرد
که از غفلت همی دارد به پیری لب گزیدن را.
- دندان گرفتن از کسی ؛ کشیدن دندان وی. ریختن دندان او. ( از یادداشت مؤلف ). محروم کردن کسی از دندان :
از آن ، دندان ز پیران گردش افلاک می گیرد
که از غفلت همی دارد به پیری لب گزیدن را.
صائب ( از آنندراج ).
|| گزیدن. گاز گرفتن. گاز زدن. ( یادداشت مؤلف ). زر. عذم. ( تاج المصادر بیهقی ). ازم. ( دهار ).کلمات دیگر: