کلمه جو
صفحه اصلی

دنیوی


مترادف دنیوی : دنیایی، دهری، مادی

متضاد دنیوی : اخروی

برابر پارسی : گیتایی، گیتُوی، گیتیانه

فارسی به انگلیسی

mundane, secular, earthbound, earthly, mortal, mundanely, planetary, profane, temporal, terrestrial, world, worldly

mundane, secular


earthbound, earthly, mortal, mundane, mundanely, planetary, profane, secular, temporal, terrestrial, world, worldly


فارسی به عربی

ارضی , ترابی , دنیوی

عربی به فارسی

خاکي , زميني , اين جهاني , دنيوي , جسماني , مادي


مترادف و متضاد

terrestrial (صفت)
زمینی، خاکی، دنیوی، این جهانی

earthy (صفت)
زمینی، خاکی، دنیوی، خاک مانند، عاری از خیال

secular (صفت)
عرفی، دنیوی، غیر روحانی، وابسته بدنیا

temporal (صفت)
جسمانی، عرفی، دنیوی، موقتی، غیر روحانی، زمانی، وابسته به گیجگاه، شقیقه ای، زودگذر فانی

worldly (صفت)
جسمانی، مادی، خاکی، دنیوی، این جهانی

mundane (صفت)
خاکی، دنیوی، این جهانی

sublunar (صفت)
زمینی، دنیوی، این جهانی، واقع در زیر قمر

sublunary (صفت)
زمینی، دنیوی، این جهانی، واقع در زیر قمر

terrene (صفت)
زمینی، خاکی، دنیوی

دنیایی، دهری، مادی ≠ اخروی


فرهنگ فارسی

دنیاوی، منسوب به دنیا، جهانی
( صفت ) منسوب بدنی دنیاوی قیود دنیوی .

لغت نامه دهخدا

دنیوی. [ دُن ْ ی َ وی ی / وی ] ( از ع ، ص نسبی ) منسوب است به دنیا. ( منتهی الارب ) ( از آنندراج )( از غیاث ) ( ناظم الاطباء ). دنیاوی. دنیایی. نقیض اخروی. ( یادداشت مؤلف ): و می خواستیم که ثمره آن از حطام دنیوی هرچه تمامتر بیابد. ( کلیله و دمنه ). عاقل... بداند که خواهش دنیوی... بجز پشیمانی ثمره ای ندارد. ( کلیله و دمنه ). و رجوع به دنیایی و دنیاوی شود.

فرهنگ عمید

دنیایی.

فرهنگ فارسی ساره

گیتایی، گیتُو


پیشنهاد کاربران

این جهانی


این سری. [ س َ ] ( ص نسبی ) این جهانی. دنیوی. مقابل آن سری :
هر ذلیلی که حق عزیز کند
آن عزیزیش این سری منگر.
خاقانی.
|| ظاهری. عرضی. ( فرهنگ فارسی معین ) .


کلمات دیگر: