کلمه جو
صفحه اصلی

ترجیح دادن


مترادف ترجیح دادن : برتری دادن، برتر شمردن، رجحان دادن، مزیت قائل شدن

برابر پارسی : برتری دادن، برتر نهادن، برتر دانستن

فارسی به انگلیسی

affect, choose, elect, favor, incline, like, opt, prefer

مترادف و متضاد

prefer (فعل)
برگزیدن، ترجیح دادن، ترجیح یافتن یا دادن، برتری دادن، رجحان دادن

برتری دادن، برتر شمردن، رجحان دادن، مزیت قائل شدن


فرهنگ فارسی

رجحان و برتری و فزونی و فضیلت دادن . کسی یا چیزی را بر دیگری سبقت و تقدم بچیزی یا بکسی دادن .

لغت نامه دهخدا

ترجیح دادن. [ ت َ دَ ] ( مص مرکب ) رجحان و برتری و فزونی و فضیلت دادن کسی یا چیزی را بر دیگری. سبقت و تقدم بچیزی یا بکسی دادن :
ترجیح میدهد بپدر اوستاد را
هر کس شناخته ست بیاض و سواد را.
صائب.

پیشنهاد کاربران

برگزیدن، بیشتر پسندیدن، بهتر دانستن، بهتر دیدن/دانستن/شمردن/به شمارآوردن/خواندن/یافتن، گزینه نخست دانستن

would rather simple V

ترجیح دادن

در کتابی که دارم برمی گردونم این واژه رو " بهتر دیدن" برگردان می کنم.
برای نمونه:
ترجیح می داد که این کار را نکند: بهتر می دید که این کار را نکند .

مقدم داشتن

مقدم شمردن

بَراَرجیدَن.


کلمات دیگر: