برابر پارسی : توانمند، زورمند
قوی پنجه
برابر پارسی : توانمند، زورمند
فارسی به انگلیسی
of strong claws, strong
strong, wisty
فرهنگ فارسی
( صفت ) آنکه دارای زور بازو است زور آور .
فرهنگ معین
(قَ. پَ جِ یا جَ ) [ ع - فا. ] (ص مر. ) آن که دارای زور بازوست .
فرهنگ عمید
۱. زبردست.
۲. آن که زور بازو دارد.
۲. آن که زور بازو دارد.
پیشنهاد کاربران
پهلوان
توانا
پرزور
توانا
پرزور
معنی:قوی، قدرت مند
قدرتمند
به معنی قوی و قدرتمند
زور مند، پر زور، قوی، قدرتمند
قدرتمند و قوی
محکم و قدرت مند
قوی قدرت مند پهلوان پرنده قوی پنجه
قدرت مند ، زور مند ، قوی بودن ، قوی،
با پنجه های قوی
کلمات دیگر: