مترادف سرتراش : آرایشگر، دلاک، سلمانی
سرتراش
مترادف سرتراش : آرایشگر، دلاک، سلمانی
فارسی به انگلیسی
barber
مترادف و متضاد
آرایشگر، دلاک، سلمانی
سلمان، سرتراش
فرهنگ فارسی
سر تراشنده مو تراش گرای دلاک سلمانی یا دختری سخت کولی و بسیار بانگ .
( صفت ) آنکه سر و صورت مردم را اصلاح کند سلمانی گرا .
( صفت ) آنکه سر و صورت مردم را اصلاح کند سلمانی گرا .
لغت نامه دهخدا
سرتراش. [ س َ ت َ ] ( نف مرکب ) سرتراشنده. موتراش. گرای. دلاک. سلمانی. آنکه موی مردم تراشد :
بجز سرتراشی که بودش غلام
سوی گوش او کس نکردی پیام.
بجز سرتراشی که بودش غلام
سوی گوش او کس نکردی پیام.
نظامی.
|| دختری سخت کولی و بسیاربانگ. زن یا دختر سلیطه و بدزبان. زن یا دختر بلندآواز و بددهان. ( یادداشت مؤلف ).فرهنگ عمید
کسی که موی سر دیگران را می تراشد، سلمانی.
گویش مازنی
/sar teraash/ سلمانی – آرایش گر
سلمانی – آرایش گر
کلمات دیگر: