کلمه جو
صفحه اصلی

ریاضی


برابر پارسی : انگارش، رایش، رایشگری، رایگری

فارسی به انگلیسی

mathematical, a mathematical science, mathematics, mathematic

mathematical


mathematic, mathematical, mathematics


فارسی به عربی

ریاضی

عربی به فارسی

ورزشکار , پهلوان , قهرمان ورزش , معلم زورخانه , قهرمان ژيمناستيک , ورزش دوست , ورزشکار جوانمرد


ورزشي , پهلواني , تنومندي , ورزشکار , ژيمناستيک , رياضي


مترادف و متضاد

mathematical (صفت)
ریاضی، وابسته به ریاضیات

فرهنگ فارسی

علمی درباره مقادیرواعدادوبرحساب وجبروهندسه
( صفت ) ۱ - منسوب به ریاضت . ۲ - ( علم ) نزد قدما یکی از شعب حکمت نظری که اصول آن عبارت است از : ۱ - هندسه ۲ - علم عدد . ۳ - نجوم . ۴ - علم تالیف . و فروعی دارد مانند علم مناظر و مرایا علم جبر و مقابله علم جراثقال و نیر نجات و مانند آن .
امام الدین متولد و متوفای سمرقند از گویندگان قرن نهم بود .

فرهنگ معین

[ ع . ] (ص نسب . )۱ - منسوب به ریاضت . ۲ - نزد قدما یکی از شعب حکمت نظری که اصول آن عبارت است از: الف - هندسه . ب - علم عدد. ج - نجوم . د - علم تألیف .

لغت نامه دهخدا

ریاضی. ( ع ص نسبی ) منسوب است به ریاضت. ( فرهنگ فارسی معین ). || منسوب به ریاضت به معنی رام کردن اسب توسن :
چو ریاضیش کند رائض چون کبک دری
بخرامد به کشی در ره و برگردد باز.
منوچهری.
|| ( اِ ) علم الریاضیات. علمی است که عرض آن درک مقادیر است و برحساب و جبر و مقابله و مساحت و... اطلاق می شود. ( از المنجد ). در تداول حکمای قدیم قسمی است از اقسام سه گانه حکمت و آن سه قسم این است :طبیعی ، ریاضی ، الهی. در ریاضی بحث می شود از اموری که فقط در وجود خارجی محتاج بسوی ماده باشند چنانکه مقدار و عدد خاص که موجود مادیات است نه مطلق عدم و اقسام علم ریاضی چند است : علم هندسه و علم عدد ( حساب )و علم نجوم و علم موسیقی و علم مناظر و مرایا و علم جبر و مقابله و علم جراثقال. ( از آنندراج ) ( از غیاث اللغات ). تعلیمی. ( ناظم الاطباء ). علم ریاضی. علم اوسط. حکمت وسطی. علم تعلیمی. علوم ریاضی در نزد قدما چهار قسم بوده است : حساب ، هندسه ، جبر و مقابله ، و موسیقی. ج ، ریاضیات. ( یادداشت مؤلف ). نزد قدما یکی ازشعب حکمت نظری که اصول آن عبارتست از: 1- هندسه. 2-علم عدد. 3- نجوم. 4- علم تألیف. و فروعی دارد مانند علم مناظر و مرایا، علم جبر و مقابله ، علم جراثقال و نیز نجات و مانند آن. ( فرهنگ فارسی معین ) :
یکی از ریاضی برافراخت یال
یکی هندسی برگشاد از خیال.
نظامی.
- رشته یا شعبه ریاضی ؛ در اصطلاح مراتب آموزشی رشته ای از دروس دوره ٔدبیرستان و دانشکده علوم که در آن بیشتر علوم مربوط به ریاضیات را فرا می گیرند.
- علوم ریاضی ؛ دانشهای مربوط به ریاضیات.

ریاضی. ( اِخ ) او راست : 1- دستورالعمل در ضروب امثال فارسی. 2- ریاض الشعراء و آن را به سال 916 هَ. ق. به اتمام رساند. ( یادداشت مؤلف ). صاحب کشف الظنون گوید: آن را به سال 1019 هَ. ق. به سلطان احمد اهدا کرد. و نیز رجوع به کشف الظنون ج 1 ص 936 شود.

ریاضی. ( اِخ ) امام الدین ریاضی فرزند مولانا لطف اﷲ مهندس متوفای 1145 هَ. ق. از گویندگان قرن 12 هجری بود. بیت زیر از اوست :
رگ گل کرد آن گلچهره هر تار نهالی را
ازین اندیشه گلها داغ شد پر سینه قالی را.
( از قاموس الاعلام ترکی ).
رجوع به فرهنگ سخنوران و مأخذ مندرج درآن شود.

ریاضی. ( اِخ ) امام الدین ریاضی سمرقندی متولد و متوفای سمرقند از گویندگان قرن نهم بود. بیت زیر از اوست :

ریاضی . (اِخ ) امام الدین ریاضی سمرقندی متولد و متوفای سمرقند از گویندگان قرن نهم بود. بیت زیر از اوست :
ستاره ایست در گوش آن هلال ابرو
ز روی حسن به خورشید می زند پهلو.
(از مجالس النفائس ص 48) (فرهنگ سخنوران ).


ریاضی . (اِخ ) امام الدین ریاضی فرزند مولانا لطف اﷲ مهندس متوفای 1145 هَ . ق . از گویندگان قرن 12 هجری بود. بیت زیر از اوست :
رگ گل کرد آن گلچهره هر تار نهالی را
ازین اندیشه گلها داغ شد پر سینه قالی را.

(از قاموس الاعلام ترکی ).


رجوع به فرهنگ سخنوران و مأخذ مندرج درآن شود.

ریاضی . (اِخ ) او راست : 1- دستورالعمل در ضروب امثال فارسی . 2- ریاض الشعراء و آن را به سال 916 هَ . ق . به اتمام رساند. (یادداشت مؤلف ). صاحب کشف الظنون گوید: آن را به سال 1019 هَ . ق . به سلطان احمد اهدا کرد. و نیز رجوع به کشف الظنون ج 1 ص 936 شود.


ریاضی . (ع ص نسبی ) منسوب است به ریاضت . (فرهنگ فارسی معین ). || منسوب به ریاضت به معنی رام کردن اسب توسن :
چو ریاضیش کند رائض چون کبک دری
بخرامد به کشی در ره و برگردد باز.

منوچهری .


|| (اِ) علم الریاضیات . علمی است که عرض آن درک مقادیر است و برحساب و جبر و مقابله و مساحت و... اطلاق می شود. (از المنجد). در تداول حکمای قدیم قسمی است از اقسام سه گانه ٔ حکمت و آن سه قسم این است :طبیعی ، ریاضی ، الهی . در ریاضی بحث می شود از اموری که فقط در وجود خارجی محتاج بسوی ماده باشند چنانکه مقدار و عدد خاص که موجود مادیات است نه مطلق عدم و اقسام علم ریاضی چند است : علم هندسه و علم عدد (حساب )و علم نجوم و علم موسیقی و علم مناظر و مرایا و علم جبر و مقابله و علم جراثقال . (از آنندراج ) (از غیاث اللغات ). تعلیمی . (ناظم الاطباء). علم ریاضی . علم اوسط. حکمت وسطی . علم تعلیمی . علوم ریاضی در نزد قدما چهار قسم بوده است : حساب ، هندسه ، جبر و مقابله ، و موسیقی . ج ، ریاضیات . (یادداشت مؤلف ). نزد قدما یکی ازشعب حکمت نظری که اصول آن عبارتست از: 1- هندسه . 2-علم عدد. 3- نجوم . 4- علم تألیف . و فروعی دارد مانند علم مناظر و مرایا، علم جبر و مقابله ، علم جراثقال و نیز نجات و مانند آن . (فرهنگ فارسی معین ) :
یکی از ریاضی برافراخت یال
یکی هندسی برگشاد از خیال .

نظامی .


- رشته یا شعبه ٔ ریاضی ؛ در اصطلاح مراتب آموزشی رشته ای از دروس دوره ٔدبیرستان و دانشکده ٔ علوم که در آن بیشتر علوم مربوط به ریاضیات را فرا می گیرند.
- علوم ریاضی ؛ دانشهای مربوط به ریاضیات .

فرهنگ عمید

۱. (ریاضی ) علمی که دربارۀ مقادیر و اعداد بحث می کند و شامل حساب، جبر، مقابله، و هندسه است.
۲. (صفت نسبی، منسوب به ریاضَة ) مربوط به ریاضیات.
۳. (صفت نسبی، منسوب به ریاضَة، اسم ) از رشته های دبیرستانی.

دانشنامه عمومی

ریاضی (نام خانوادگی). ریاضی یک نام خانوادگی ست. افراد شاخص با این نام از این قرارند:
شکوه ریاضی، (۱۳۰۰ – ۱۳۴۱) از پیشگامان هنر و نقاشی مدرن در ایران
عاطفه ریاضی، شهروند آمریکایی متولد ایران است و رئیس فناوری اطلاعات سازمان ملل متحد
عبدالله ریاضی، (۱۲۸۵ – ۱۳۵۸) رئیس مجلس شورای ملی و استاد دانشگاه تهران
علی ریاضی، از افسران ژاندارمری

فرهنگ فارسی ساره

انگارش، رایشگری، رایش، رایگر


نقل قول ها

دانش ریاضیات دانش بررسی کمیت ها و ساختارها و فضا و دگرگونی (تغییر) است. دیدگاه دیگری ریاضی را دانشی می داند که در آن با استدلال منطقی از اصول و تعریف ها به نتایج دقیق و جدیدی می رسیم. ریاضی دان به کسانی گفته می شود که علم دانش و شناخت کافی در مورد ریاضی دارند و به تحقیق و تفکر و پژوهش در این دانش می پردازند.
• «خداوند اعداد طبیعی را خلق کرد، همه چیزهای دیگر کار انسان است.»لئوپولد کرونیکر• «ریاضی ملکه علوم است.» -> کارل گاوس
• «قوانین طبیعت وجود دارند، اما ریاضیات اندیشه های خداست.»• «ریاضیات را می توان رشته ای تعریف کرد که در آن نه معلوم است از چه سخن می گوییم و نه می دانیم آنچه که می گوییم صحت دارد.» -> برتراند راسل
• «ما در ریاضیات مطالب را نمی فهمیم، بلکه تنها به آنها عادت می کنیم.» -> جان فون نویمن
• «آیا شگفت آور نیست که انسان بتواند دربارهٔ چیزهایی مانند ریاضیات که وجود ندارند، بیشترآگاهی پیدا کند تا دربارهٔ چیزهایی که وجود دارند؟» -> رینی
• «یک شاخه از ریاضیات تا وقتی که مسائل بسیار دارد زنده است.» -> هیلبرت
• «هیچ ریاضیدانی اکتشافات شخصی خود را کاملاً درک نکرده است مگر در آن هنگام که این مطالب آنقدر در نظرش واضح آیند که چون از خانه به کوچه در آید بتواند آن ها را برای اولین کسی که در سر راه خود می بیند به سهولت شرح دهد.» -> لاگرانژ
• «ریاضیات نازیبا در جهان ماندنی نیست.» -> هاردی
• «در هر چیز، از جمله یک نظریه ریاضی، زیبایی را می توان درک کرد ولی نمی توان ان را توضیح داد.» -> کیلی
• «نیمی از مفهوم ریاضی ابداع علامتی مناسب برای آن است.» -> لاپلاس
• «من با ترس و وحشت از توابع شوم و مصیبت باری که مشتق ندارند، رو می گردانم.» -> هرمیت
• «خداوند دائم به کار هندسه مشغول است.» -> افلاطون
• «ریاضیات هنر دادن نام های مشابه به چیزهای متفاوت است.»آنری پوانکاره• «مبحث اتحاد، ریاضی را به جایی می رساند.»• «ریاضیات نوین توجهی خاص به همسایگی دارد.»

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] علم ریاضی؛ علمی است که از اموری بحث می کند که فقط در وجود خارجی محتاج به ماده باشند، چنانچه مقدار اعداد خاص که موجود در مادیات است. و اصول این علم چهار است: علم هندسه و علم عدد و علم نجوم و علم موسیقی.
و فروع آن چون علم مناظر و مرایا و علم جبر و مقابله و علم جراثقال. (از غیاث اللغات) (از آنندراج). علم اندازه و ترتیب. علم خواص کمیت به طور مطلق.
در جریان نهضت ترجمه، آثار بسیاری از ریاضی دانان یونانی به عربی برگردانده شد و به سرعت ریاضی دانان اسلامی از سطوح دانسته های ریاضی دانان یونان گذشتند، بر آثار آنان شرح های بسیاری نوشتند و بسیاری از دانسته های آنان را توسعه بخشیدند. مهم ترین اثر ریاضی به زبان یونانی که در این دوران به عربی ترجمه شد و بر آن شرح های بسیاری نوشته شد، کتاب اصول نوشته اقلیدس بود.
اما این مهم ترین نقش ریاضی دانان مسلمان در تکوین دانش ریاضی نبود. نقش دَرهم آمیزنده ریاضیات اسلامی بین مکتب های ریاضی شرق و غرب، یعنی بین ریاضیات یونان و هند، از ارزنده ترین دستاوردهای ریاضیات اسلامی برای نوع بشر به حساب می آمد. این نقش بسیار مهم ریاضیات اسلامی بود که توانست دانسته های ریاضیات هندسی و از همه مهم تر، شیوه عددنویسی دهدهی را با دیگر مفاهیم ریاضی طرح شده در یونان در هم آمیزد و از آن صورت واحدی درآورد و به غرب ارائه دهد.
با آن که ریاضیات یونانی در چند شاخه، از جمله مثلثات و علم کُره ها پیشرفت فراوانی کرده بود، اما نبود یک روش عددنویسی ساده مانع پیشرفت علم اعداد در یونان شده بود. به طور کلی دستاوردهای ریاضی دانان اسلامی را در شاخه های گوناگون دانش ریاضیات چنین می توان عنوان کرد: اصلاح دستگاه عددنویسی هندی با تکمیل حساب دستگاه اعشاری آن، از جمله ابداع کسرهای اعشاری؛ به وجود آوردن مفاهیم جدید در تئوری اعداد؛ به وجودآوردن علم جبر؛ کشفیات مهم و جدید در دانش مثلثات و نیز علم کره ها و ابداع روشهای گوناگون برای یافتن پاسخ های عددی معادلات درجه دو و سه.
مسلمانان از طریق کتاب محمد بن موسی خوارزمی با نام الجمع والتفریق بالحساب الهند با شیوه عددنویسی هندی آشنا شدند. این کتاب خوارزمی کهن ترین کتابی است که درباره علم حساب در عالم اسلام نوشته شده است. امروزه فقط ترجمه لاتین آن باقی مانده است. نقش خوارزمی را از این دید نیز باید بررسی کرد که این کتاب نخستین کتاب حساب نیز هست که از عربی به لاتین ترجمه شد و مغرب زمین کنونی در علوم مربوط به ریاضیات و رایانه، برای نشان دادن هر روش معین در محاسبه پدیده ها، اسم خوارزمی را به شکل تحریف شده آن یعنی به صورت «الگوریتم» به آن اطلاق می کند.
خوارزمی در پدیدآوردن دانش جبر نیز نقش فراوانی داشت. اگرچه پیش از دانشمندان اسلامی موضوع علم جبر در یونان وجود داشت و دانشمندان یونانی بسیاری همچون فیثاغورس، ارشمیدس و دیوفانتوس در آثار خود به حل مسائل جبری نزدیک شده بودند، اما دانشمندان مسلمان با کاربرد منطقی و تنقیح آرای دانشمندان یونانی پایه گذار این علم به شمار می آیند. بر این اساس، علم جبر در نزد دانشمندان اسلامی تعمیم اعمال علم حساب به اعداد و تحقیق در روابط حاکم بین اعداد به حساب آمد، با کاربرد حروف به جای اعداد. مهم ترین دستاورد علم جبر نیز بدست آوردن مقادیر مجهول به وسیله معادله مندکردن این مقادیر و حل این معادلات بود.
بی دلیل نیست که نخستین و یکی از مهم ترین آثار دانشمندان اسلامی و علم جبر، کتاب محمد بن موسی خوارزمی الجبر والمقابله نام دارد زیرا در این نام، روح کلی حاکم بر علم جبر نهفته است که در آن «جبر» بکار بردن یک جمله منفی در یک طرف معادله برای حل آن و «مقابله» استفاده از جملات مثبت در حل معادلات به حساب می آید.

پیشنهاد کاربران

ورز اندیشی

مزداهیک برابر mathematics

این واژه تازى ( اربى ) است و سپارش مى شود بجاى آن از برابرهاى پارسى آن که اینها هستند بهره جویید: مَر Mar ( پهلوى: ریاضى ، دانش شمارگان - همریشه با واژه Math - Mathematics در انگلیسى ) ، هَمَر Hamar ( پهلوى: ریاضى ، حساب ) ، اَدْمر Admar ( پهلوى: ریاضى ، حساب و
کتاب ) ، اُشمار Oshmar ( پهلوى : ریاضى ، حساب ، عدد ) ، آمارش Amaresh ( پهلوى: آماریشْنْ : ریاضى ، محاسبه ، آمارگیرى )

ورزشکار

واژه" ورزندگ " از بن ورزیدن پارسی بجای " ریاضی " و " ورزندگی" بجای" ریاضت" پیشنهاد می گردد.
ورزندگر= ریاضی دان
چیستاهای ورزندگ = علوم ریاضی

دانش مزداهیک، پیشنهاد دکتر حیدری ملایری برای علم ریاضی

ویرایش اندیشه

ریاضی. یعنی حل مسائل ( حساب ) ؛جبر و معادلات؛تجزیه اعداد مرکب؛مشخص کردن مختوم یا گنگ بودن اعداد کسری و اعشاری؛اثبات و استدلال در مثلثات و اشکال هندسی و. . . . ( متشکل از اینها ) . مبحث ریاضیات از فیزیک جداست! ( به عبارتی:فیزیک و ریاضی همانند خواهر و برادرند )

پردازشان ، پردازان

واژه ی اربی شده ی ریازی ریشه در سنسکریت دارد که ارب آنرا ریاضی می نویسد

اشمارگاه

ریاضیات یاریاضی_ اِنگارِش_مَزداهیک را بیش تر دانش بررسی کمیت ها و ساختارها و فضا و دگرگونی ( تغییر ) تعریف می کنند.
همچنین ریاضی، دانشی است که در آن با استدلال منطقی از اصول و تعریف ها به نتایج دقیق و جدیدی رسیدن است.

ریاضی
واژه ریاضی اَرَبیده واژه پارسی : رآی آزی است
رآی آزی : رآی به مینه راست ، آراستن ، ویراستن ، پیراستن با پیشوند های گوناگون که همگی از ستاک رای و راست برساخته شده اند و به اربی : نظم گفته میشود .
آز : این پسوند به مینه ی فراوان و بسیار است
روی هم : دانش راستن و راییدن شماره های بیکران


.
ریاضی،
واژه ریازی که عرب آنرا ریاضی مینویسد به معنای اندازه گیری مقدارها و یا نوشتن عددها روی کاغذ و انجام عملیات حساب بر روی آنهاست که در سنسکریت به شکل राशि rAzi ثبت شده است.
rAzi राशि=sum the figures put down
for an operation, measure of quantity
بدینسان روشن میشود که لغت ریازی←ریاضی هیچ رپتی به واژه عربی ریاضت به معنای سختی کشیدن و ورزش کردن ندارد.

.
ریاضی
ریازی←ریاضی به معنای ردیف کردن - شماره بندی - یکخط کردن - چینش چیزها و همریشه با واژگان ریئاز raiwaz در پیشا - آلمانی و ریاد ряд در روسی و reiat وRhes در ولزی و row در انگلیسی است.
raiwaz=number of houses in a line.
*Rhes is just a linear alignment, such as a row of houses or bricks, or a sequence such as of names or words or numbers spoken one after the other.
همانطور که در سرگذشت لغت reckon دیده میشود این لغت امروزه در معنای محاسبه calculate - compute به کار میرود ولی در اصل به معنای یکخط/ردیف کردن است زیراreǵ - ریشه این لغت در زبانهای گروه PIE به معنای straighten direct ثبت شده است.
چنین مینماید که لغت ریازی رپت ( ربط ) داشته باشد به ستاکهای ایرانی ریخستن rr�xistin - ریز ( رئیزیدن ) که در کوردستان در معنای یکخط کردن یکراست کردن به کار میروند. بدینسان روشن میشود که لغت ریازی که عرب آنرا ریاضی مینویسد هیچ رپتی به واژه ریاضت ندارد.
*پیرس:
English to Welsh Lexicon


برابر نهاد واژه <<ریاضی>> می توان از واژه درخور << مزداهیک>> بهره برد. برگرفته از واژگان دکتر شمس الدین ادیب سلطانی در نسک <<منطق بنیادهای نگریک>>


کلمات دیگر: