برابر پارسی : آساینده ها، یاری ها
تسهیلات
برابر پارسی : آساینده ها، یاری ها
فارسی به انگلیسی
facilities
accommodations, amenities, comforts, conveniences, facility, fixture
فارسی به عربی
اِرْتفاقٌٌ
راحة
راحة
اِرْتفاقٌٌ
مترادف و متضاد
اسودگی، راحتی، تسهیلات
تسهیلات، امکانات
فرهنگ فارسی
( مصدراسم ) جمع تسهیل .
دانشنامه عمومی
امکانات
فرهنگ فارسی ساره
یاری ها، آساینده ها
پیشنهاد کاربران
وام
تسهیلات از ریشه سهل می آید. به معنای راحتی
پس میتوان گفت ایجاد راه کاری برای انجام کار که راحت انجام شود. و این کار می تواند قرض دادن پول باشد. و . . .
پس میتوان گفت ایجاد راه کاری برای انجام کار که راحت انجام شود. و این کار می تواند قرض دادن پول باشد. و . . .
امکانات مالی ، مالی که به راحتی بدست شما میرسد
امکان مالی
آمایش
بگمانم، واژه ی �آمایش� را در بسیاری باره ها می توان بجای واژه ی از ریشه عربی �تسهیلات� بکار گرفت و این واژه ی گوش آزار در پارسی را دور افکند.
بگمانم، واژه ی �آمایش� را در بسیاری باره ها می توان بجای واژه ی از ریشه عربی �تسهیلات� بکار گرفت و این واژه ی گوش آزار در پارسی را دور افکند.
کلمات دیگر: