کلمه جو
صفحه اصلی

محل سکونت

فارسی به انگلیسی

accommodations, place, residence, whereabouts

فارسی به عربی

بیئة , سکن

مترادف و متضاد

lodging (اسم)
منزل، مسکن، محل سکونت، اطاق کرایهای

habitat (اسم)
محل سکونت، بوم، مسکن طبیعی، جای اصلی، منطقه زیست جانور یاگیاهی

واژه نامه بختیاریکا

آستُو؛ بنشین؛ سَرآماق؛ بنشین

جدول کلمات

نشیمن

پیشنهاد کاربران

به نظرم محل سکونت یا محل زندگی میشه

Pad or quarters


کلمات دیگر: