کلمه جو
صفحه اصلی

قیطاس

فرهنگ فارسی


لغت نامه دهخدا

قیطاس. [ ق ِ ] ( اِخ )دهی است از دهستان کرانی شهرستان بیجار، سکنه آن 350 تن. آب آن از چشمه. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان آنجا قالیچه و جاجیم بافی است.راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5. )

دانشنامه عمومی

قیطاس، روستایی از توابع بخش کرانی شهرستان بیجار در استان کردستان ایران است.
فهرست روستاهای ایران
این روستا در دهستان کرانی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۳۵ نفر (۲۷خانوار) بوده است.

واژه نامه بختیاریکا

ممانعت؛ قُرُق

پیشنهاد کاربران

قیطاس یعنی نیرومند و قوی

معنی قیطاس یعنی شخص شجاع و دلاور صفت. . . انسان غیرتمند

قیطاس یعنی باهوش و نیرومند
اسم اسب حسین کرد شبستری به خاطر هوشیاری و نیرومندی قیطاس بوده همچنین یه داستان بین المللی در باره یه شاهزاده و اسب باهوشش به نام قیطاس داریم که از دست نامادریش نجاتش میده

قیطاس اسم یک سنگ نیز هست که به آن حجرالقیطاس می گویند. حجر قیطاس همان حجر السم یا پادزهر معدنی سنگی است که خواص درمانی برای آن در طب ایرانی قدیم ذکر شده است.

مرضیه قیطاسی هستم. . .
من از بابا بزرگم شنیدم یعنی نهنگ سیاه هس و لغت فرانسوی هس. . . .
البته قیطاس از طایفه عرب هس.
البته از فامیلیم خیلی خوشم میاد سنگین و با شخصیت هس.

نام روستایی است نزدیک رامهرمز خوزستان

اسمی پارسی که در زبان عربی تغییر شکل داده
کی طهماسب ( کیطاس - قیطاس )

قیطاس یک کلمه کردی کلهریست به معنای:قی یعنی کمر و طاس یعنی خفه، تنگ جمعش میشه کمر باریک که به معنای قوی و نیرومند میباشد

قیطاس اسم پدر من هست

نام یکی از روستا های اندیکا نیز هست

ولی پدر من از اسمش خوشش نمیاد

قیطاس ( قی تاس ) قیطران ( قی تران ) قیطان ( قی تان ) اگر کلمه ایی عربی نیست. ولی با حروف مخصوص عربی ( ح. ع. ث. ص. ض. ذ. ط. ظ ) نوشته شده است. یعنی آن کلمه تورکی است. برای رد گم کنی با حروف مخصوص عربی نوشته اند. مثل اصلان ( اسلان ) اطاق ( اتاق ) باباطاهر عریان ( اوریان ) فاضلاب ( فازلاب بر وزن تالاب ) . . . . . قیطاس ( تاس همان کاسه می باشد. نه تاس قالدی نه تیان. توس باغا ) قیطران ( تران مثل ایران. تهران. شیمران. مازندران. آیران. جیران. هیران ) قیطان ( تان مثل داش آتان. شی آتان. سول آتان. زول آتان )


کلمات دیگر: