کلمه جو
صفحه اصلی

محوطه


مترادف محوطه : حیطه، فضا، میدان، ساحت، حیاط، صحن، زمین نامحصور

برابر پارسی : پهنه، جایگاه، گردونه، میدانگاه

فارسی به انگلیسی

enclosure, precincts, yard


area, enclosure, precincts, yard, precinct

area, precinct, yard


فارسی به عربی

قطعة

مترادف و متضاد

حیطه، فضا، میدان، ساحت


حیاط، صحن


زمین‌نامحصور


close (اسم)
خاتمه، محوطه، ایست، توقف، پایان، جای محصور، انتها، بن بست

run (اسم)
حدود، محوطه، ترتیب، رانش، سلسله، ردیف، رد پا، تک، امتداد، سفر و گردش

lot (اسم)
سهم، محوطه، قسمت، کالا، تکه، قطعه، بخش، پارچه، توده انبوه، قواره، سرنوشت، قرعه، بهره، قطعه زمین، چندین، جنس عرضه شده برای فروش

compound (اسم)
ترکیب، محوطه، جسم مرکب، بلور دوتایی

ambit (اسم)
پیرامون، حوزه، حدود، وسعت، محوطه

precinct (اسم)
حد، مرز، حوزه، حدود، محوطه، بخش

enclosure (اسم)
ضمیمه، محوطه، پیوست، چینه، حصار، دیوار، حصار کشی، چاردیواری، چینهکشی، میان بار، چهار دیواری

square (اسم)
محوطه، میدان، عرصه، چهار گوش، مربع، مجذور، چارگوش، توان دوم

haw (اسم)
محوطه، حصار، گیر کردن، پرچین، درنگ، کویج، کیالک، میوه ولیک، ملاولیک، گله گوسفند و غیره

garth (اسم)
محوطه، تسمه، سد یا بند ماهیگیری

۱. حیطه، فضا، میدان، ساحت
۲. حیاط، صحن
۳. زمیننامحصور


فرهنگ فارسی

محلی که در آن بقایای مادی فعالیت‌های گذشتۀ انسان یافت می‌شود


زمینی که دور آن دیوارکشیده شده
( اسم ) ۱ - جایی که گرداگرد آنرا دیواری احاطه کرده باشد . ۲ - ساخت .
فضا و گشادگی

فرهنگ معین

(مُ حَ وِّ طِ ) [ ع . محوطة ] (اِ. ) زمینی که دور آن را دیوار کشیده باشند.

لغت نامه دهخدا

محوطه . [ م ُ ح َوْ وَ طَ ] (ع ص ) محوطة. رجوع به محوطة شود. || (اِ) ساحت . فضا. عرصه . گشادگی و فراخنا.


محوطة. [ م ُ ح َوْ وَ طَ ] (ع ص ، اِ) تأنیث محوط. محوطه . دیواربرکشیده . دیوارکشیده . که در پیرامون دیوار دارد. دیواربست . هر جای محصور و محدود. هر جای که از دیوار و جز آن احاطه شده باشد و هر کشتزار محدودی . (از ناظم الاطباء). صاحب غیاث اللغات گوید اسم ظرف است از تحویط که سوای لام کلمه تعلیل و تبدیل نمی پذیرد و به فتح میم و سکون حاء غلط است چه صحیح داشتن حرف علت در صیغه ٔ ظرف اجوف از ثلاثی مجرد بدون موانع ثابت نشده ، یا آنکه در اصل «محوطةبه » بوده باشد (به فتح میم وضم حاء و سکون واو) و از کثرت استعمال صله ٔ باء حذف شده فقط محوطة به معنی اسم ظرف مستعمل شده است . (غیاث ): عُنَّه ؛ محوطه ٔ چوب . (منتهی الارب ). دیوار بست از چوب که شتران و اسبان را سازند. (از اقرب الموارد).


( محوطة ) محوطة. [ م ُ ح َوْ وَ طَ ] ( ع ص ، اِ ) تأنیث محوط. محوطه. دیواربرکشیده. دیوارکشیده. که در پیرامون دیوار دارد. دیواربست. هر جای محصور و محدود. هر جای که از دیوار و جز آن احاطه شده باشد و هر کشتزار محدودی. ( از ناظم الاطباء ). صاحب غیاث اللغات گوید اسم ظرف است از تحویط که سوای لام کلمه تعلیل و تبدیل نمی پذیرد و به فتح میم و سکون حاء غلط است چه صحیح داشتن حرف علت در صیغه ظرف اجوف از ثلاثی مجرد بدون موانع ثابت نشده ، یا آنکه در اصل «محوطةبه » بوده باشد ( به فتح میم وضم حاء و سکون واو ) و از کثرت استعمال صله باء حذف شده فقط محوطة به معنی اسم ظرف مستعمل شده است. ( غیاث ): عُنَّه ؛ محوطه چوب. ( منتهی الارب ). دیوار بست از چوب که شتران و اسبان را سازند. ( از اقرب الموارد ).
محوطه. [ م ُ ح َوْ وَ طَ ] ( ع ص ) محوطة. رجوع به محوطة شود. || ( اِ ) ساحت. فضا. عرصه. گشادگی و فراخنا.

فرهنگ عمید

زمینی که دور آن دیوار کشیده باشند.

دانشنامه عمومی

محوطه ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
محوطه (تپه کوللر)
محوطه (حیاط)
محوطه (کوشکهای میمند)
محوطه (حیاط). با حیاط اشتباه گرفته نشود
محوطه (انگلیسی: Yard (land)) یا حیاط به مساحتی از زمین که در مجاور یک یا چند ساختمان، دیوار، حصار، درخت، پرچین و ... قرار دارد گفته می شود. محوطه ممکن است به صورت سربسته یا باز باشد. این واژه از ریشه زبانی کلمه باغ می آید که دارای معانی بسیاری است. تعدادی از کلمات مشتق شده وجود دارند که معمولاً برای یک گروه خاص از ساختمان ها استفاده می شوند، برخی از این کلمات ممکن است که امروزه کمتر مورد استفاده قرار بگیرند. نمونه هایی از این کلمات عبارتند از: حیاط، بهاربند، hopyard، گورستان، محوطه کلیسا، آجرپزی، حیاط زندان، محوطه ریل، زباله دان و اصطبل.

محوطه (فیلم ۲۰۰۰). محوطه (به انگلیسی: The Yards) فیلمی محصول سال ۱۹۹۶ و به کارگردانی جیمز گری است. در این فیلم بازیگرانی همچون مارک والبرگ، واکین فینیکس، شارلیز ترون، الن برستین، جیمز کان، فی داناوی، استیو لارنس، تونی موسانته و دیوید زایاس ایفای نقش کرده اند.
۱۲ اکتبر ۲۰۰۰ (۲۰۰۰-10-۱۲)

محوطه (کوشکهای میمند). محوطه (کوشکهای میمند) مربوط به دوران های تاریخی پس از اسلام است و در شهرستان دنا، بخش پاتاوه، روستای میمند واقع شده و این اثر در تاریخ ۶ اسفند ۱۳۸۵ با شمارهٔ ثبت ۱۷۵۴۵ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
فهرست آثار ملی ایران
سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری

فرهنگ فارسی ساره

گردونه


فرهنگستان زبان و ادب

{site} [باستان شناسی] محلی که در آن بقایای مادی فعالیت های گذشتۀ انسان یافت می شود

واژه نامه بختیاریکا

حَوتِه؛ چار حد ( چهار حد ) ؛ هَوره؛ دور و با؛ چار پَر؛ قِرآقِر ( چار قر )

پیشنهاد کاربران

در پارسی " پرکان " در نسک : فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو.

چاردیواری

نمونه:
دانشجویان در چاردیواری ( بجای محوطه ) دانشگاه گرد هم آمدند.


کلمات دیگر: