کیسه گونه برای نهادن سوزن و نخ و انگشتانه و مقراض و موم زنان برای خیاطی .
قولق
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
قولق. [ قول ْ ل ُ ] ( ترکی ، اِ ) قَلﱡق. ( فرهنگ نظام ). رجوع به قلق شود.
قولق. [ ق َ / قُو ل ُ ] ( اِ ) کیسه گونه ای برای نهادن سوزن و نخ و انگشتانه و مقراض و موم زنان برای خیاطی. ( یادداشت مؤلف ). قُلﱡق. رجوع به قُلﱡق شود.
قولق. [ ق َ / قُو ل ُ ] ( اِ ) کیسه گونه ای برای نهادن سوزن و نخ و انگشتانه و مقراض و موم زنان برای خیاطی. ( یادداشت مؤلف ). قُلﱡق. رجوع به قُلﱡق شود.
قولق . [ ق َ / قُو ل ُ ] (اِ) کیسه گونه ای برای نهادن سوزن و نخ و انگشتانه و مقراض و موم زنان برای خیاطی . (یادداشت مؤلف ). قُلﱡق . رجوع به قُلﱡق شود.
قولق . [ قول ْ ل ُ ] (ترکی ، اِ) قَلﱡق . (فرهنگ نظام ). رجوع به قلق شود.
واژه نامه بختیاریکا
( قَولُق ) اسباب و اساس
( قَولُق ) جلد؛
( قَولُق ) جلد؛
کلمات دیگر: