مترادف مدیر : اداره کننده، گرداننده، رئیس، سرپرست، مسئول، باکیاست، سیاس، سیاستمدار، شایسته، کاردان، مدبر
متضاد مدیر : بی کیاست
برابر پارسی : سرپرست، فرنشین
director, manager, [school] headmaster, [newspaper] editor
administrator, boss , executive, head, director, old man, operator, superintendent, management
فرمدار , مدير , رءيس , مدير تصفيه , وصي و مجري , فرنشين , اداره کننده , کارگردان , مباشر , کارفرمان
اسم ≠ بیکیاست
اداره کننده، گرداننده
رئیس، سرپرست، مسئول
باکیاست، سیاس، سیاستمدار، شایسته، کاردان، مدبر
۱. اداره کننده، گرداننده
۲. رئیس، سرپرست، مسئول
۳. باکیاست، سیاس، سیاستمدار، شایسته، کاردان، مدبر ≠ بیکیاست
(مُ) [ ع . ] (اِفا.) اداره کننده . ؛ ~عامل مدیری که از طرف هیئت مدیره برای ادارة امور جاری شرکت تعیین می شود. ؛ ~کل مدیری که امور یک ادارة کل در یک وزارتخانه یا مؤسسة بزرگ به عهده اوست . ؛ ~ مسئول کسی که در مورد شغل یا فعالیت معینی مسئول پاسخگویی نزد مقام های دولتی است .
گرداننده، راه بر