مترادف محصول : بار، بر، تولید، حاصل، فرآورده، کالا، میوه، نتیجه، خرمن، درو، دخل، سود، عایدی، کارکرد، مولود
برابر پارسی : بازده، برآیند، برونداد، خرمن، دستاورد، دست آورد، فرآورده
crop, produce, product
fabrication, fruition, harvest, ite _, product, production, yield
حصاد , محصول , محصول العنب , منتج , ناتج
محصول , چيدن , گيسو را زدن , سرشاخه زدن , حاصل دادن , چينه دان , ثمر دادن , واگذارکردن , ارزاني داشتن , بازده , حاصل , تسليم کردن يا شدن
دخل، سود، عایدی، کارکرد
مولود
۱. بار، بر، تولید، حاصل، فرآورده، کالا، میوه، نتیجه
۲. خرمن، درو
۳. دخل، سود، عایدی، کارکرد
۴. مولود
بار، بر، تولید، حاصل، فرآورده، کالا، میوه، نتیجه
خرمن، درو
برآیند، فرآورده، دست آورد، دستاورد، برونداد