کلمه جو
صفحه اصلی

یک نانی

فرهنگ فارسی

منسوب به یکنان که تنها یک نان دارد

لغت نامه دهخدا

یک نانی. [ ی َ / ی ِ ] ( ص نسبی ) منسوب به یک نان. که تنها یک نان دارد. بی چیز :
چشمه حکمت که سخندانی است
آب شده زین دو سه یک نانی است.
نظامی.

پیشنهاد کاربران

یک نانی: کنایه از آدم خسیس
چشمه ی حکمت که سخن رانی است
آب شده زین دو سه یک نانی است
شرح مخزن الاسرار نظامی، دکتر برات زنجانی، ۱۳۷۲، ص۲۴۲.


کلمات دیگر: