کلمه جو
صفحه اصلی

بهدان

فرهنگ فارسی

دهی از دهستان نهارجانات است که در بخش حوم. شهرستان بیرجند واقع است .
( اسم ) داناتر اعلم .

لغت نامه دهخدا

بهدان. [ ب ِ ] ( نف مرکب ) به داننده. داناتر. اعلم. ( فرهنگ فارسی معین ). مطلع و آگاه تر :
نه با آنْت مهر و نه با اینْت کین
که بهدان تویی ای جهان آفرین.
فردوسی.
گرگ ز روباه به دندان تر است
روبه از آن رست که بهدان تر است.
نظامی.

بهدان. [ ب ِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان نهارجانات است که در بخش حومه شهرستان بیرجند واقع است. دارای 502 تن سکنه است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ).

بهدان . [ ب ِ ] (نف مرکب ) به داننده . داناتر. اعلم . (فرهنگ فارسی معین ). مطلع و آگاه تر :
نه با آنْت مهر و نه با اینْت کین
که بهدان تویی ای جهان آفرین .

فردوسی .


گرگ ز روباه به دندان تر است
روبه از آن رست که بهدان تر است .

نظامی .



بهدان . [ ب ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان نهارجانات است که در بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند واقع است . دارای 502 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).


فرهنگ عمید

دانا: نه با آنْت مهر و نه با اینْت کین / که بهدان تویی ای جهان آفرین (فردوسی۲: ۱۰۱۰ ).

دانشنامه عمومی

بهدان ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
بهدان (بافق)
بهدان (رشت)

نام یکی از روستاهای معروف شهرستان بیرجند، استان خراسان جنوبی


پیشنهاد کاربران

اساتیدی از روستاهای بهدان را ب نمایش بگذارید
همایون بهدانی از روستای بهدان ، رشت


کلمات دیگر: