( صفت ) ۱- آنکه پیرایه پوشد آنکه خود را در پیرایه و زیور گیرد : که گر راز این گوش پیرایه پوش بگوش آورم ناورد کس بگوش . ( نظامی ) ۲- آنکه پیرایه را پنهان کند.
پیرایه پوش
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
پیرایه پوش. [ را ی َ / ی ِ] ( نف مرکب ) که پیرایه پوشد. که پیرایه بر خود راست کند. که خود را در پیرایه و زیور گیرد :
که گر راز این گوش پیرایه پوش
بگوش آورم ناورد کس بگوش.
بسی بهتر از زشت پیرایه پوش.
که گر راز این گوش پیرایه پوش
بگوش آورم ناورد کس بگوش.
نظامی.
نکورو که زیور نبندد بدوش بسی بهتر از زشت پیرایه پوش.
امیرخسرو ( آنندراج ).
|| که پیرایه بپوشد و نهان کند. که پیرایه پنهان سازد.فرهنگ عمید
آن که پیرایه پوشد، آن که خود را با پیرایه و زیور بیاراید: که گر راز این گوش پیرایه پوش / به گوش آورم کآورد کس به گوش (نظامی۶: ۱۰۳۹ ).
کلمات دیگر: