کلمه جو
صفحه اصلی

سوخت دان

فرهنگ فارسی

جائیکه مواد سوختنی ریزند آنجا از نانوائی که گون و هیمه گرد کنند جای گون و هیمه دردکان نانوایی

لغت نامه دهخدا

سوخت دان. ( اِ مرکب ) جائی که مواد سوختنی ریزند. آنجا از نانوائی که گون و هیمه گرد کنند. جای گون و هیمه در دکان نانوایی. ( یادداشت به خط مؤلف ).

فرهنگ عمید

۱. جای ریختن سوخت.
۲. جای انبار کردن و نگه داشتن سوخت.


کلمات دیگر: