کلمه جو
صفحه اصلی

مسامر

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - شب زنده دار شب نشین . ۲ - افسانه گو قصه سرای جمع : مسامرین .

فرهنگ معین

(مُ مِ ) [ ع . ] (اِفا. ) ۱ - شب زنده دار، شب - نشین . ۲ - افسانه گو، قصه سرا، ج . مسامرین .

لغت نامه دهخدا

مسامر. [ م ُ م ِ ] ( ع ص ) نعت فاعلی از مصدر مسامرة. کسی که در شب هم سخن شخص باشد. ( اقرب الموارد ). قصه سرا. نقال. افسانه سرا. و رجوع به مسامرة شود. || شب زنده دار. شب نشین.

فرهنگ عمید

۱. شب نشین.
۲. افسانه گو.

دانشنامه عمومی

مسامر (روستا). مسامر به عربی ( مَسامر )، روستایی است در دهستان یمانیه از توابع استان رَیمه در کشور یمن در شبه جزیره عربستان.
المقحفی، ابراهیم، احمد ، (مُعجَم المُدُن وَالقَبائِل الیَمَنِیَة) ، منشورات دار الحکمة، صنعاء، چاپ وانتشار سال ۱۹۸۵ میلادی به (عربی).
جمعیت آن (۷۰ ) نفر (۸ خانوار) می باشد.


کلمات دیگر: