کلمه جو
صفحه اصلی

پیرس

فرهنگ فارسی

بندر معروف آتن بود
( صفت ) آنکه از عقب و از پی رسد آنکه از دنبال آید و ملحق گردد.

لغت نامه دهخدا

پیرس. [ رِ ] ( اِخ ) بندر معروف آتن بود که در آن چهارصد کشتی توقف میتوانست کرد. امروز پیرس بشهر جدیدی مبدل شده و دارای 21000 تن سکنه است. ( ترجمه تمدن قدیم فوستل دو کولانژ ص 468 ).، پی رس. [ پ َ / پ ِ رَ ] ( نف مرکب ) آنکه از عقب و از پی رسد. آنکه از دنبال درآید و ملحق گردد.

پیرس . [ رِ ] (اِخ ) بندر معروف آتن بود که در آن چهارصد کشتی توقف میتوانست کرد. امروز پیرس بشهر جدیدی مبدل شده و دارای 21000 تن سکنه است . (ترجمه ٔ تمدن قدیم فوستل دو کولانژ ص 468).


فرهنگ عمید

۱. آن که از پی برسد.
۲. آن که از دنبال آید و به دیگران ملحق شود، پی رسنده، ازپی رسنده.

دانشنامه عمومی

پیرس ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
پیرس، آیداهو
پیرس برازنان

گویش مازنی

/peyres/ بلندشو – برخیز

بلندشو – برخیز


پیشنهاد کاربران

فرانکلین پیرس ( به انگلیسی: Franklin Pierce ) ( زادهٔ ۲۳ نوامبر ۱۸۰۴ - درگذشته ۸ اکتبر ۱۸۶۹ )
چهاردهمین رئیس جمهور آمریکا از حزب دموکرات از ۱۸۵۳ تا ۱۸۵۷ بود.


کلمات دیگر: