کلمه جو
صفحه اصلی

بنود

عربی به فارسی

مقررات , قيود , تدارکات


فرهنگ فارسی

جمع بند
جمع بند .

لغت نامه دهخدا

بنود. [ ب ُ ] ( ع اِ ) ج ِ بند. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) : انتقام خشم از چشم زخم گذشته بر اجابت باعث آمد به احتشاد جنود و عقد بنود. ( جهانگشای جوینی ). رجوع به بند شود.

فرهنگ عمید

= بند١

بند١#NAME?


دانشنامه عمومی

مختصات: ۲۷°۲۰′۴۸″ شمالی ۵۲°۴۳′۳۵″ شرقی / ۲۷٫۳۴۶۶۷°شمالی ۵۲٫۷۲۶۳۹°شرقی / 27.34667; 52.72639
بانک اطلاعات روستاهای ایران، روستای بنود
محمد صدیق، عبدالرزاق، «صهوة الفارس فی تاریخ عرب فارس» ، چاپ اول، شارجه: چاپ خانه المعارف، ۱۹۹۳ میلادی به (عربی).
بنود (ابنود) نام روستای کوچکی از توابع بخش چاه مبارک در فاصله 40 کیلومتری از شهرستان عسلویه در استان بوشهر واقع در جنوب ایران قرار دارد. طبق سرشماری سال ۱۳۸۵ این روستا ۵۱۹ نفر جمعیت (۷۷ خانوار) داشته است. بیشتر ساکنین این روسنا از طریق صید ماهی زندگی خود را سپری می کنند.


کلمات دیگر: