<div class="boxBd">پیروزرزم. [ رو رَ ] ( ص مرکب ) پیروزجنگ. رجوع به پیروزجنگ شود : <br>سواری شود نیک و پیروزرزم <br>سر انجمنها برزم و ببزم.<div class="au">دقیقی ( از شاهنامه فردوسی ).</div></div>

پیروزرزم. [ رو رَ ] ( ص مرکب ) پیروزجنگ. رجوع به پیروزجنگ شود : سواری شود نیک و پیروزرزم سر انجمنها برزم و ببزم. دقیقی ( از شاهنامه فردوسی ).

لغت نامه دهخدا

<div class="boxBd">( صفت ) پیروز جنگ : سواری شود نیک و پیروز رزم سر انجمنها برزم و ببزم . ( دقیقی )</div>

( صفت ) پیروز جنگ : سواری شود نیک و پیروز رزم سر انجمنها برزم و ببزم . ( دقیقی )

فرهنگ فارسی

<div class="boxBd">آن که در جنگ پیروز شود، پیروزجنگ: سواری شود نیک پیروزرزم / سر انجمن ها به رزم و به بزم (دقیقی: ۸۹ ).</div>

آن که در جنگ پیروز شود، پیروزجنگ: سواری شود نیک پیروزرزم / سر انجمن ها به رزم و به بزم (دقیقی: ۸۹ ).

پیروزرزم

فرهنگ فارسی

لغت نامه دهخدا

فرهنگ عمید