( اسم ) تلقین مخاطب باشد بغیر آنچه انتظار آنرا دارد بدین طریق که سخن متکلم حمل برخلاف مراد مخاطب شود تا مخاطب را آگاه سازد که معینی را که متکلم درنظر گرفته مناسب تر از آن معینی است که منظور مخاطب است و البته این معنی بر خلاف متقضای ظاهر باشد .
هو عباره عن ذکر الاهم تعریفا للمتکلم علی تر که الاهم کما قال الخضر صلی علیه و سلم حین سلم عیله موسی انکارا لسلامه لان السلام لم یکن معهودا فی تلک الارض انی بارضک السلام و قال موسی کانه قال موسی اجبت عن اللائق بک و هو ان تستفهم عنی لا عن سلامی بارضی . اسلوب حکیم نزد اهل معانی تلقین مخاطب باشد بغیر آنچه انتظار آنرا دارد بدینطریق که سخن متکلم حمل بر خلف مراد مخاطب شود تا مخاطب را آگاه سازد که معنی را که متکلم در نظر گرفته مناسبتر از آن معنی است و البته این معنی بر خلاف مقتضی ظاهر باشد .
هو عباره عن ذکر الاهم تعریفا للمتکلم علی تر که الاهم کما قال الخضر صلی علیه و سلم حین سلم عیله موسی انکارا لسلامه لان السلام لم یکن معهودا فی تلک الارض انی بارضک السلام و قال موسی کانه قال موسی اجبت عن اللائق بک و هو ان تستفهم عنی لا عن سلامی بارضی . اسلوب حکیم نزد اهل معانی تلقین مخاطب باشد بغیر آنچه انتظار آنرا دارد بدینطریق که سخن متکلم حمل بر خلف مراد مخاطب شود تا مخاطب را آگاه سازد که معنی را که متکلم در نظر گرفته مناسبتر از آن معنی است و البته این معنی بر خلاف مقتضی ظاهر باشد .