کلمه جو
صفحه اصلی

یک دری

فرهنگ فارسی

یکدره یکدر

لغت نامه دهخدا

یک دری. [ ی َ / ی ِ دَ ] ( ص نسبی )یک دره. یک در. صفت اطاقی که یک در دارد :
خسروا جانم نژند و تنگدل دارد همی
زیستن در بینوایی بودن اندر یک دری.
ازرقی هروی.
و رجوع به یک در و یک دره شود.


کلمات دیگر: