کلمه جو
صفحه اصلی

مستعرب

فارسی به انگلیسی

one who adopts Arabian customs, Mozarad


who adopts arabian customs, would-be arab, mozarab, one who adopts arabian customs, mozarad

فرهنگ فارسی

کسی که تقلیدازعرب بکند
( اسم ) ۱ - عجمی که داخل عرب شود . ۲ - عجمی که تقلیدعرب کند عرب نما. ۳- سخن زشت عربی آورنده جمع :مستعربین .

فرهنگ معین

(مُ تَ رِ ) [ ع . ] (اِفا. ) به شکل عربان درآمده .

لغت نامه دهخدا

مستعرب. [ م ُ ت َ رِ ] ( ع ص ) نعت فاعلی از استعراب. فحش گوینده و سخن زشت آورنده. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || ماده گاو گشن خواهنده. ( منتهی الارب ). || داخل شونده بین عرب. ( اقرب الموارد ). کسی که شبیه به تازیان شود. ( ناظم الاطباء ). متعرب. و رجوع به استعراب و مستعربة شود : یکی را پرسیدند از مستعربان که ماتقول فی الأمارد؟ ( گلستان ).

فرهنگ عمید

۱. کسی که از اَعراب تقلید می کند.
۲. عجم داخل شده در میان اعراب.


کلمات دیگر: