بمباران
فارسی به انگلیسی
bombardment, bombarding, bombing
فارسی به عربی
قصف
مترادف و متضاد
بمباران
فرهنگ فارسی
عمل پرتاب کردن بمب ازهواپیمارامیگویند
( اسم ) پرتاب کردن بمب از بالا بر روی زمین ریختن بمبهای پیاپی بموضعی بمباردمان . توضیح فرهنگستان این کلمه را برابر ( بمباردمان ) فرانسوی تصویب کرده است .
( اسم ) پرتاب کردن بمب از بالا بر روی زمین ریختن بمبهای پیاپی بموضعی بمباردمان . توضیح فرهنگستان این کلمه را برابر ( بمباردمان ) فرانسوی تصویب کرده است .
ریختن چندین بمب، بمبریزی
جملات نمونه
بمبارانهای شبانه لندن توسط آلمانها
the nightly bombing of London by the Germans
بمباران هوایی
air raid
فرهنگ معین
( ~. ) [ فر - فا. ] (اِمر. ) بمباردمان ، فرو ریختن پیاپی بمب از هواپیما بر روی اهداف از پیش تعیین شده .
لغت نامه دهخدا
بمباران. [ ب ُ ] ( اِ مرکب ) ( این کلمه به قیاس با سنگباران و گلباران و با عنایت به کلمه بمباردمان فرانسه ساخته شده است ). مخفف بمب باران و به معنی بمباردمان فرانسه است. ( از یادداشت مرحوم دهخدا ). فروریختن بمب بر موضعی از راه هوا و بوسیله هواپیما و غیره. توپ بندی. پرتاب کردن بمب از بالا بر روی زمین. ریختن بمبهای پیاپی به موضعی. ( فرهنگ فارسی معین ). بمباردمان.
فرهنگ عمید
عمل پرتاب کردن بمب از هواپیما بر روی شهرها و هدف های نظامی.
کلمات دیگر: