کلمه جو
صفحه اصلی

بهاز

فرهنگ فارسی

( اسم ) اسب نجیب و اصیل که بجهت نتاج گرفتن آنرا در گل. اسب رها کنند .

فرهنگ معین

(بِ ) ( اِ. ) اسب نجیب و اصیل که برای جفت گیری آن را در میان گلة اسب رها کنند.

لغت نامه دهخدا

بهاز. [ ب َ ] ( اِ ) اسب اصیلی را گویند که در ایلقی بجهت نتاج گرفتن سر دهند. ( برهان ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ) ( از فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ عمید

اسب نجیب و اصیل که در رمه برای جفت گیری رها کنند.

پیشنهاد کاربران

بهتر از


کلمات دیگر: