که نبایدش آزرد که از در آزردن نیست .
نازردنی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
نازردنی. [ زُ دَ ] ( ص لیاقت ) که نبایدش آزرد. که ازدر آزردن نیست. که آزردن آن روا نیست :
بپرهیز از هرچه ناکردنی است
میازار آن را که نازردنی است.
بپرهیز از هرچه ناکردنی است
میازار آن را که نازردنی است.
فردوسی.
کلمات دیگر: