نام چند تن از صحابه است
امیه
فرهنگ فارسی
نام چند تن از صحابه است
لغت نامه دهخدا
امیة. [ اُ م َی ْ ی َ ] (اِخ )ابن عبدالعزیز اندلسی ، مکنی به ابوصلت . حکیم و ریاضی دان و شاعر و طبیب بود. رجوع به ابوالصلت ... شود.
امیة. [ اُ م َی ْ ی َ ] (اِخ ) ابن حرثان بن اسکر لیثی کنانی مُضَری . شاعر مخضرم و سوار عرب و از بزرگان قوم خود بود. شرح احوال وی در اغانی آمده است . (از اعلام زرکلی چ 1 ج 1 ص 130). وفات وی در حدود سال 20 هجری است . (از فهرست نامهای کسان دیوان منوچهری چ دبیرسیاقی ص 293).
امیة. [ اُ م َی ْ ی َ ] (اِخ ) ابن خلف بن وهب . از بزرگان قریش در جاهلیت و از دشمنان پیغمبر اسلام بود. در سال دوم هجری در جنگ بدر کشته شد. (از صبح الاعشی ج 1 ص 353) (از عقدالفرید ج 3 ص 265) (از اعلام زرکلی چ 1 ج 1 ص 130).
امیة. [ اُ م َی ْ ی َ ] (اِخ ) ابن عبد شمس بن عبد مناف بن قصی . از اجداد عرب در جاهلیت و سرسلسله ٔ امویان ، خلفای اسلامی شام و اندلس بود. رجوع به امویان و امویان اندلس شود.
امیة. [ اُ م َی ْ ی َ ] (اِخ ) نام چند تن از صحابه است . رجوع به الاصابة فی تمییز الصحابة ج 1 ص 131 ببعد و فهرست اعلام تاریخ طبری چ بیروت شود.
امیة. [ اُ م َی ْ ی َ ] (ع اِ) مصغر امة. (منتهی الارب )(ناظم الاطباء). || قبیله ایست از قریش ، اُمَوی ّ و اَمَوی ّ و اُمَیَّی بچهار یاء منسوب است بآن .(منتهی الارب ). در نسبت به امیه اختلاف کرده اند، گروهی گفته اند منسوب بدان اُمَوی ّ است و گروهی دیگر گفته اند در نسبت باصل برمیگردد و اَمَوی ّ میشود زیرا امیه مصغر اَمَة است و منسوب به امة، اَمَوی ّ میشود. (از صبح الاعشی ج 1 ص 375) .
دانشنامه اسلامی
...
پیشنهاد کاربران
امیه بن عبدشمس یکی از چند پسر عبدشمس بن عبدمناف و در برخی منابع پسر خوانده او بود؛ بنابراین، نسب بنی امیه و بنی هاشم در عبدمناف به یکدیگر می پیوندند. به نیای امویان، امیه اکبر گفته می شد؛ زیرا برادر خُردتری به نام امیه اصغر داشت. [۱][۲][۳]
زندگینامه امیه
روایت اول: تولد
بر اساس روایت عبدشمس و هاشم همزاد ( دوقلو ) بودند و به هنگام تولد، انگشت یکی به پیشانی دیگری چسبیده بود؛ چون آن دو را جدا کردند، خون جاری شد. [۴][۵]
روایت دوم: پسر خواندگی
امیه غلامی بوده از روم که عبدالشمس او را خریده و به دلیل زیبایی و ذکاوت او را به رسم عرب در جاهلیت او را به پسرخواندگی قبول کرده است. امیه مانند سایر پسرخوانده های عرب در محیط عربستان بزرگ شد و آداب عرب آموخت و در اثر کار و فعالیت اندوخته ای تهیه کرد و آزادی خود را فراهم ساخت و یک خانوادهٔ مستقل تشکیل داد.
فرزندان
در تاریخ برای امیه ۱۰ فرزند پسر ذکر شده است. حرب، ابوحرب، سفیان و ابوسفیان که به ایشان عنابس گفته می شود. عاص، ابوالعاص، عیص، ابوالعیص که به اعیاص مشهورند. [۶] دو فرزند دیگر به نام عمرو و ابوعمرو. از میان ایشان دو تن در کودکی از میان رفتند و از دو دیگر نسلی برجای نماند.
حرب فرزند بزرگ امیه و پدر ابوسفیان از بزرگان مکه به شمار می رفت و مدتی با عبدالمطلب مراوده و دوستی داشت. اما سرانجام کارشان به نزاع و داوری کشید. اگرچه بعید نیست این داستان تحت تأثیر داستان منافره امیه و هاشم پدید آمده باشد. [۷]وی در نبردهای اعراب مانند یوم عکاظ و دو جنگ فجار فرمانده سپاه قریش بود و پس از وی این منصب به ابوسفیان رسید. [۸]
فرزند دیگر امیه، ابوالعاص نیای عثمان بن عفان و مروان بن حکم و شماری از فرزندان او بود که به خلافت رسیدند. [۹]
شاخه دیگر بنی امیه از طریق اسید، فرزند ابوالعیص بن امیه ادامه یافت که دو فرزندش عتاب و خالد در فتح مکه اسلام آوردند. [۱۰] از دیگر شاخه های مشهور بنی امیه فرزندان عاص و سعید بن عاص هستند که برخی از ایشان در دوره عثمان و دیگر اعضای این خاندان در حوادث تاریخی نقش داشتند و به مناصب مهم دست یافتند[۱۱]از طریق ابوعمر بن امیه نیز شاخه دیگری پدید آمد و عقبة بن ابی معیط و فرزندش، ولید از مشهورترین اعضای این شاخه هستند[۱۲] شاید کم اهمیت ترین شاخه این خاندان بازماندگان سفیان بن امیه بودند که شمارشان اندک بود و در حوادث نقش چندانی نداشتند. [۱۳]
همسران
بنی خنظله و عایشه بنت لواط
پانویس
بلاذری، ج ۵، ص۷
سدوسی، ص۳۰؛
کلبی، ص۳۷؛
طبری، تاریخ، ج ۲، ص۲۵۲
العروبه فی دارالبوار، به نقل عمادزاده در زندگانی ابی عبدالله ج 1 ص 152.
کلبی، ص۳۸؛ بلاذری، همان، ج۵، ص۸ ۹–۱۰
بلاذری، ج ۵، ص۹
ازرقی، ج ۱، ص۱۱۵
بلاذری، ج ۶، ص۹۵
بلاذی، ج ۶، ص۷۲–۷۴
بلاذی، ج ۱، ص۴۱، ۵۵، ۶۷–۷۰
کلبی، ص۵۱–۵۲
همو، ص۵۳–۵۴
�بنی امیه� یا �امویان� عنوان طایفه ای از خاندان بزرگ قریش است که از سال 41 هجری قمری تا 132 هـ. ق، یعنی حدود 91 سال بر سراسر جهان اسلام حکومت کردند. نسب آنها به "امیه بن عبد شمس بن عبدمناف" برادرزاده "هاشم بن عبدمناف" می رسد. مرکز حکومت آنها �شام� و پایه گذار حکومت آن ها "معاویة بن ابی سفیان" بود.