کلمه جو
صفحه اصلی

بی شیر

فرهنگ فارسی

فاقد شیر . که شیر ندارد . که شیر او خشک شده باشد ٠ یا که بدون شیر مانده باشد ٠

لغت نامه دهخدا

بی شیر. ( ص مرکب ) ( از: بی + شیر ) فاقد شیر. که شیر ندارد. که شیر او خشک شده باشد ( مادر ): ناقه صلده ؛ شتر ماده بی شیر. ( منتهی الارب ). || که بدون شیر مانده باشد ( کودک در غیاب مادر ): اعامه ؛ بی شیر شدن. رجوع به شیر شود.


کلمات دیگر: