کلمه جو
صفحه اصلی

تیمین

فرهنگ فارسی

بر دست راست رفتن به یمن شدن

لغت نامه دهخدا

تیمین. [ ت َ ] ( ع مص ) بر دست راست رفتن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). || به یُمن شدن. ( تاج المصادر بیهقی ). به یُمن درآمدن. || به برکت دعا کردن کسی را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). یقال : یمن علیه. ( ناظم الاطباء ).

دانشنامه عمومی

تیمین یک باز نوکلئوتیدی و از مشتقات پیریمیدین است که در ساختار آران ای و دی ان ای دیده می شود.این باز در دی ان ای فقط با آدنین ترکیب می شود یا به آن می چسبد. به دلیل این که این باز اولین بار از بافت تیموس جدا شد، نام آن را تیمین نهاده اند.Cc1cc(=O)c1=O
5-Methylpyrimidine-24(1H3H)-dione
5-methyluracil
Cc1cc(=O)c1=O


کلمات دیگر: