ببرِ مازندران (ببرِ هیرکانی، ببرِ کاسپین یا تورانی) (Panthra tigris virgata) (به مازندرانی: سِرخِ شیر یا مازرونِ ببر) یکی از زیرگونه های ببر بود که در ناحیه گسترده ای از غرب چین تا سواحل دریای سیاه شامل آسیای میانه، قفقاز و شمال ایران زندگی می کرد و حدود نیم قرن پیش در ایران منقرض شد.
ببر هیرکانی در دوران حیات خود در کنار ببر سیبری و ببر بنگال از بزرگترین گربه سانان دنیا بودند.(هر چند که طبق برخی ادعاها چندین قلاده ببر مازندران در باغ وحش های اکسبورگ و کالیفرنیا زندگی میکنند.)
این ببرها به طور کلی کوچکتر و سبک تر از ببر سیبری بودند و بزرگتر از بقیه انواع ببر بودند. در ترکستان ببرهای نر به طول بیش از دو متر می رسیدند و یک مورد با طول ۲۷۰ سانتیمتر هم گزارش شده است. ماده ها کوچکتر بوده و معمولاً بین ۱۶۰ تا ۱۸۰ سانتیمتر طول داشتند. حداکثر وزن این زیرگونه ببر به ۲۴۰ کیلو می رسید.
رنگ پشت زرد متمایل به نارنجی و زیر بدن سفید بود و نوارهای قهوه ای باریکی در تمام سطح بدن دیده می شد. پشت گوش ها سیاه با لکه سفیدی در وسط آن بود. ببر مازندران شباهت زیادی به ببر بنگال داشت ولی نوارهای بدنش به پهنی آن نبود و رنگ پهلوها نیز قهوه ای تر بود. موهای بدنش در فصل زمستان رشد زیادی داشت و موهای صورتش مانند ببر سوماترا بلند بود. ببرها برخلاف اغلب گربه سانان به آب تنی علاقه زیادی دارند و ساعات گرم روز را در آب می گذراند. او قادر است ده ها کیلومتر در آب شنا کند.
ببر هیرکانی در دوران حیات خود در کنار ببر سیبری و ببر بنگال از بزرگترین گربه سانان دنیا بودند.(هر چند که طبق برخی ادعاها چندین قلاده ببر مازندران در باغ وحش های اکسبورگ و کالیفرنیا زندگی میکنند.)
این ببرها به طور کلی کوچکتر و سبک تر از ببر سیبری بودند و بزرگتر از بقیه انواع ببر بودند. در ترکستان ببرهای نر به طول بیش از دو متر می رسیدند و یک مورد با طول ۲۷۰ سانتیمتر هم گزارش شده است. ماده ها کوچکتر بوده و معمولاً بین ۱۶۰ تا ۱۸۰ سانتیمتر طول داشتند. حداکثر وزن این زیرگونه ببر به ۲۴۰ کیلو می رسید.
رنگ پشت زرد متمایل به نارنجی و زیر بدن سفید بود و نوارهای قهوه ای باریکی در تمام سطح بدن دیده می شد. پشت گوش ها سیاه با لکه سفیدی در وسط آن بود. ببر مازندران شباهت زیادی به ببر بنگال داشت ولی نوارهای بدنش به پهنی آن نبود و رنگ پهلوها نیز قهوه ای تر بود. موهای بدنش در فصل زمستان رشد زیادی داشت و موهای صورتش مانند ببر سوماترا بلند بود. ببرها برخلاف اغلب گربه سانان به آب تنی علاقه زیادی دارند و ساعات گرم روز را در آب می گذراند. او قادر است ده ها کیلومتر در آب شنا کند.
wiki: مهدی میثاقیه و نویسندگی منوچهر کی مرام ساختهٔ سال ۱۳۴۷ است.
امامعلی حبیبی در نقش حبیب
نیلوفر در نقش لاله
داریوش طلایی به نقش کیوان
نیکو صفایی به نقش ستاره
حبیب اله بلور در نقش بلور
ایران دفتری در نقش پیرزن
ناصر کوره چیان به نقش بشیرخان
حسین ملاقاسمی در نقش ملاقاسمی
ابوالفضل حسین پور به نقش حسین غول
رضا هوشمند
فرخ لقا هوشمند
محمود تهرانی
امیر احمدی
عباس ناظری نیک
خسرو وزیری
ابوالفضل موسوی
رستم خانی
منیره نجاتی
محمد رضوی
حسن دانش نیا
حبیب هیزم شکن و کشتی گیر جوانی است که بشیرخان و افرادش با او درگیری دارند. حبیب در مراسم کشتی محلی با بلور و حسین غول می رود و به مقام قهرمانی می رسد و برای انجام مسابقه ای به مشهد سفر می کند. قبل از شروع مسابقه به زیارتگاه می رود و به پیرزنی برمی خورد که آرزو دارد پسرش کیوان در مسابقه کشتی پیروز شود تا در نزد خانوادهٔ نامزدش احساس سرافکندگی نکند. روز مسابقه حبیب شکست می خورد و از دلیل شکستش فقط مادر کیوان اطلاع دارد که او را می ستاید. دوستان حبیب به تصور این که او در ازای پول مسابقه را باخته است او را از خود می رانند. حبیب به زادگاهش بازمی گردد و در آن جا متهم می شود که از لاله دختر نابینایی هتک حرمت کرده است. اهالی روستا و نامزدش ستاره او را سرزنش و سنگسار می کنند. پیرزن که به بی گناهی حبیب ایمان دارد با فرزندش و بلور به زادگاه حبیب می روند و از حبیب دفاع می کنند. لاله با شنیدن صدای بشیرخان او را به عنوان متجاوز معرفی می کند. بشیر و افرادش دستگیر می شوند و در مسابقه ای دیگر بین حبیب و کیوان، حبیب پیروز می شود.
این فیلم را استودیو میاقیه تهیه کرد برای تهیه فیلم سینماسکوپ تهیه کننده آن مهدی میثاقیه از ساموئل خاچیکیان برای کارگردانی دعوت نمود. سناریوی آن را منوچهر کی مرام نوشت و فیلمبردار آن نصرت الله کنی بود.
این فیلم برای نخستین بار در ۴ اردیبهشت ماه ۱۳۴۷ در سینماهای یونیورسال، پاسیفیک، رویال، ایران، تهران، الوند، لیدو، نپتون، ژاله، پاسارگاد، مونت کارلو و آستارا نمایش داده شد.
امامعلی حبیبی در نقش حبیب
نیلوفر در نقش لاله
داریوش طلایی به نقش کیوان
نیکو صفایی به نقش ستاره
حبیب اله بلور در نقش بلور
ایران دفتری در نقش پیرزن
ناصر کوره چیان به نقش بشیرخان
حسین ملاقاسمی در نقش ملاقاسمی
ابوالفضل حسین پور به نقش حسین غول
رضا هوشمند
فرخ لقا هوشمند
محمود تهرانی
امیر احمدی
عباس ناظری نیک
خسرو وزیری
ابوالفضل موسوی
رستم خانی
منیره نجاتی
محمد رضوی
حسن دانش نیا
حبیب هیزم شکن و کشتی گیر جوانی است که بشیرخان و افرادش با او درگیری دارند. حبیب در مراسم کشتی محلی با بلور و حسین غول می رود و به مقام قهرمانی می رسد و برای انجام مسابقه ای به مشهد سفر می کند. قبل از شروع مسابقه به زیارتگاه می رود و به پیرزنی برمی خورد که آرزو دارد پسرش کیوان در مسابقه کشتی پیروز شود تا در نزد خانوادهٔ نامزدش احساس سرافکندگی نکند. روز مسابقه حبیب شکست می خورد و از دلیل شکستش فقط مادر کیوان اطلاع دارد که او را می ستاید. دوستان حبیب به تصور این که او در ازای پول مسابقه را باخته است او را از خود می رانند. حبیب به زادگاهش بازمی گردد و در آن جا متهم می شود که از لاله دختر نابینایی هتک حرمت کرده است. اهالی روستا و نامزدش ستاره او را سرزنش و سنگسار می کنند. پیرزن که به بی گناهی حبیب ایمان دارد با فرزندش و بلور به زادگاه حبیب می روند و از حبیب دفاع می کنند. لاله با شنیدن صدای بشیرخان او را به عنوان متجاوز معرفی می کند. بشیر و افرادش دستگیر می شوند و در مسابقه ای دیگر بین حبیب و کیوان، حبیب پیروز می شود.
این فیلم را استودیو میاقیه تهیه کرد برای تهیه فیلم سینماسکوپ تهیه کننده آن مهدی میثاقیه از ساموئل خاچیکیان برای کارگردانی دعوت نمود. سناریوی آن را منوچهر کی مرام نوشت و فیلمبردار آن نصرت الله کنی بود.
این فیلم برای نخستین بار در ۴ اردیبهشت ماه ۱۳۴۷ در سینماهای یونیورسال، پاسیفیک، رویال، ایران، تهران، الوند، لیدو، نپتون، ژاله، پاسارگاد، مونت کارلو و آستارا نمایش داده شد.
wiki: ببر مازندران (فیلم)