جمع لب . بنات البب چند رگ است در دل که مهربانی و رافت از آن خیزد .
البب
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
البب. [ اَ ب ُ ] ( ع اِ ) ج ِ لب. ( منتهی الارب ). رجوع به لُب شود. || بنات البب چند رگ است در دل که مهربانی و رقت از آن خیزد. ( منتهی الارب ).
کلمات دیگر: