بی روغنی فقدان روغن در چراغ
تهی روغنی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
تهی روغنی. [ ت َ/ ت ِ / ت ُ رَ / رُو غ َ ] ( حامص مرکب ) بی روغنی. فقدان روغن در چراغ. ته کشیدگی روغن در چراغ :
مدار از تهی روغنی دل به داغ
که ناگه ز پی برفروزد چراغ.
مدار از تهی روغنی دل به داغ
که ناگه ز پی برفروزد چراغ.
نظامی.
رجوع به تهی و دیگر ترکیبهای آن شود.کلمات دیگر: