پنج دیه . فنج دیه . در نواحی مروالرود خراسان که نسبت است به پنج دیه از اعمال مروالرود خراسان .
بندهی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
بندهی . [ ب َ دِ ] (ص نسبی ) پنج دیه . فنج دیه . در نواحی مروالرود خراسان که نسبت است به پنج دیه از اعمال مروالرود خراسان . (یادداشت بخط مؤلف ).
بندهی. [ ب َ دِ ] ( ص نسبی ) پنج دیه. فنج دیه. در نواحی مروالرود خراسان که نسبت است به پنج دیه از اعمال مروالرود خراسان. ( یادداشت بخط مؤلف ).
بندهی. [ ب َ دِ ] ( اِخ ) رجوع به ابوسعید محمدبن عبدالرحمن مسعودی بندهی شود.
بندهی. [ ب َ دِ ] ( اِخ ) رجوع به ابوسعید محمدبن عبدالرحمن مسعودی بندهی شود.
بندهی . [ ب َ دِ ] (اِخ ) رجوع به ابوسعید محمدبن عبدالرحمن مسعودی بندهی شود.
دانشنامه عمومی
بندهی روستایی در دهستان لوتک بخش مرکزی شهرستان هامون استان سیستان و بلوچستان ایران است. بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۰ جمعیت این روستا ۲۲۸ نفر (در ۵۶ خانوار) بوده است.
wiki: بندهی
کلمات دیگر: