کلمه جو
صفحه اصلی

ایزی

فرهنگ فارسی


لغت نامه دهخدا

ایزی. [ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش حومه شهرستان سبزوار. دارای 1850 تن سکنه. آب آن از قنات و محصول آن غلات و پنبه است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

دانشنامه عمومی

ایزی ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
ایزی (اسفراین)
ایزی (سبزوار)

گویش مازنی

/izi/ ازی

ازی


پیشنهاد کاربران

ای زی کلمه ای مرکب ای درزبان پهلوی به معنای ازاداست که اشاره به اریایی ها دارد وزی مخفف زیستن پس ایزی یعنی کسی ازاد زندگی میکند

Eazy یعنی اسون

ایزی در اصل ایز هست که به معنای رد پا میباشد

پیشنهادایزی دراصل ایرزی هست یا ای زی یعنی کسی که ازاد زندگی میکنه یا در ایران زندگی میکنه مثل ایران که دوبخش ای ران هست

ایزی ریشه فارسی ندارد و معنای ان همان ایزی لاتین هست یعنی آسان . در زمان جنگ جهانی دوم که روسها نیمی از ایران را اشغال میکنند خانمی از آتها در این خطه ماندگار میشود که نام ایشان ایزی بوده است و این روستا به نام ایشان نانیده میشود این از شباهت ظاهری مردم ایزی به روس ها میتوان پی به درستی این برد
به نقل از مردم قدیمی روستای ایزی


کلمات دیگر: