(اسم ) جمع کره گویها کره ها یا علم اکر. دانش شناختن کره ها و آن از فروع علم ریاضی است و شامل دو بخش است اکر متحرک و اکر ساکن .
جمع کره . گویها . کره ها
اکر. [ اَ ک َ ] (ع اِ) ج ِ کُرَة. (از کشاف اصطلاحات الفنون ). رجوع به کرة شود.
اکر. [ اَ] (ع مص ) کندن اکره را. (منتهی الارب ) (آنندراج ). کندن گودالی که در آن آب جمع شود. (از ناظم الاطباء).
اکر. [ اُ ک ُ ] (ع اِ) ج ِ کُره . گویها. کُره ها. (فرهنگ فارسی معین ) (یادداشت مؤلف ) (آنندراج ) (از غیاث اللغات در ماده ٔ «اکرات »).
اکر. [اَ ک َ ] (اِ) چوب عود که بخور را سوزند. چوب عود که بسوزانند بوی خوش کند. قطر. عود. (یادداشت مؤلف ): قِبر؛ جای کرم خورده از چوب اکر. (منتهی الارب ). چوب صبر. (ناظم الاطباء). و رجوع به مترادفات کلمه شود.
ناصرخسرو.
کُره#NAME?
۱مرتعی کوهستانی در دو هزار تنکابن ۲آثار قلعه ای قدیمی در ...
۱شیرین عقل ۲لوس و ننر ۳کسی که برای خود شیرینی خود را بی عقل ...
کشاورز بی زمین که روی زمین دیگران کار کند
۱مرتعی در حومه ی شهرستان تنکابن ۲آثار قلعه ای قدیمی در حوالی ...