کلمه جو
صفحه اصلی

بقطع

فرهنگ فارسی

قطعا یقینا بالقطع .
قطعا یقینا بالقطع

لغت نامه دهخدا

بقطع. [ ب ِ ق َ ] ( ق مرکب ) قطعاً. یقیناً. بالقطع. ( فرهنگ فارسی معین ).

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
ب (۲۶۴۹ بار)
قطع (۳۶ بار)

«قِطْع» به معنای تاریکی شب است، اشاره به این که در آن هنگام که پرده های سیاه شب در همه جا فرو افتاده و این قوم غافل یا در خوابند و یا مست شراب و هوسبازی، بی خبر، از میان آنها بیرون رو.
مرحوم «طبرسی» در «مجمع البیان» می گوید: گویا «قِطْع» جمع «قطعه» است، و به همین دلیل، از این تعبیر در آیه فوق، گذشتن قسمت عمده شب را فهمیده است. ولی از گفته «راغب» در «مفردات» بر می آید که «قِطْع» به معنای «قطعه» و مفرد است. اما بسیاری از مفسران این کلمه را به معنای اواخر شب و هنگام سحر گرفته اند.
(به کسر قاف) تکه و مقداری از شی‏ء . با عائله خویش در قسمتی از شب برو. جمع آن قطع بر وزن عنب است. . در زمن قطعه‏های مجاور هم هست.


کلمات دیگر: