کلمه جو
صفحه اصلی

احترام گذاشتن


برابر پارسی : ارج نهادن، پاسداشتن، داشتن، سناییدن، والا داشتن

فارسی به انگلیسی

dignify, esteem, honor, respect, salute

dignify, esteem, honor, respect


فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - احترام کردن بر چیزی یا کسی به چیزی یا کسی عزت نهادن چیزی یا کسی را بزرگ داشتن . ۲ - سم نظامی دادن .

فرهنگ فارسی ساره

پاسداشتن، ارج نهادن، سناییدن


واژه نامه بختیاریکا

سر پا کردن

پیشنهاد کاربران

احترام احساس مثبت از ارج نهادن و اعتنا به فرداست

رعایت کردن

احترام گذاشتن به نظر می آید که در این ترکیب، فعل گذاشتن ( با حرف ذ ) غلط باشد و صحیح آن گزاردن با حرف "ز "است یعنی" به جا آوردن" ( برای معانی مختلف و تفاوت این دو فعل گذاشتن/ گزاردن ) . باید دانست ترکیب احترام گذاشتن یا گزاردن در متون قدیم پیش از قرن دهم و حتی یازدهم اصلاً به کار نرفته است ( برای بیان این معنی، حرمت داشتن می گفته اند ) و این ترکیب فقط در قرون متأخر ساخته و رایج شده است. می توان حدس زد که در عهد صفویه و قاجاریه که تمایز معنایی و املایی دو فعل گذاشتن و گزاردن مشتبه و مشوش شده است ترکیب احترام گذشتن را ساخته باشند. به هر حال این ترکیب با همین املا در نوشته های چند قرن اخیر به کار رفته و در فرهنگ ها نیز به همین صورت ضبط شده است و استعمال آن اشکالی ندارد.
( غلط ننویسیم ، ابوالحسن نجفی ، چاپ نهم 1378 ص 16. )

رعایت کردن حق و حقوق کسی


کلمات دیگر: